هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به موضوع عشق الهی و تأثیر آن بر دل و جان انسان می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی الهام‌بخش و متحول کننده یاد می‌کند که می‌تواند انسان را از محدودیت‌های مادی فراتر ببرد. همچنین، اشاره‌ای به دشواری‌های مسیر عشق و بی‌حاصلی ظاهری آن در دنیای مادی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۶۸

در ازل قطرهٔ خونی که ز آب و گِل شد
دم ز آیین محبّت زد و نامش دل شد

بادهٔ شوق تو یارب چه شرابی ست کز او
به یکی جرعه دلِ شیفته لایعقل شد

اوّل از هر دو جهان دیدهٔ من راه نظر
بست و آنگاه تماشای تو را قابل شد

حاصل کار تو ای دل به جز این نیست ز عشق
که سراسر همهٔ کار تو بی حاصل شد

گو مباش از طرف کار خیالی غافل
که ز سودای خطت کار بر او مشکل شد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.