هوش مصنوعی:
این شعر از غم و اندوه عاشقانه سخن میگوید، با تصاویری از گریه، بیقراری، و اشتیاق به معشوق. شاعر از رنجهای عشق و تأثیرات آن بر زندگی خود مینویسد و از عناصری مانند باد صبا و خیالهای سوزان برای بیان احساساتش استفاده میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا سنگین باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی نیاز به درک نسبی از شعر کلاسیک فارسی دارد.
شمارهٔ ۱۹۵
ز بس کز گریه چشم من به خونِ ناب می سازد
مرا در پیش مردم دم به دم بی آب می سازد
مگر دارد کمینی بر دل بیدار من چشمت
که هر ساعت به نازی خویش را در خواب می سازد
سبب رنج و غمت شد راحت و عیش مرا، بنگر
که چون بی خانمانی را خدا اسباب می سازد
صبا چون با سر زلف تو دست آویز می گردد
ز غم جمعی پریشان حال را در تاب می سازد
خیالی را که می سوزد از آن لب وعدهٔ بوسی
که بیمار تب هجر تو را عنّاب می سازد
مرا در پیش مردم دم به دم بی آب می سازد
مگر دارد کمینی بر دل بیدار من چشمت
که هر ساعت به نازی خویش را در خواب می سازد
سبب رنج و غمت شد راحت و عیش مرا، بنگر
که چون بی خانمانی را خدا اسباب می سازد
صبا چون با سر زلف تو دست آویز می گردد
ز غم جمعی پریشان حال را در تاب می سازد
خیالی را که می سوزد از آن لب وعدهٔ بوسی
که بیمار تب هجر تو را عنّاب می سازد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.