هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از نسیم دلگشا، عطرهای خوشبو، و دردهای عشق سخن میگوید. او از دلهایی یاد میکند که مجنون وار به عشق لب یار شکر میگویند و امید دارند که حق نمک را به جای آورند. در پایان، شاعر به وداعی اشاره میکند که دردسر به همراه داشته، اما آرزو میکند که اگر خدا بخواهد، دوباره به خدمت بازگردد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۹۶
صبا به تحفه نسیمی که دلگشای آرد
شمامه یی ست که ز آن جعد عطرسای آرد
اگر نه در پس زانوی محنت آرد سر
چگونه پیش برد دل به هرچه رای آرد
دل از لب تو به شکر است و آنچنان مجنون
که چشم داشت که حقّ نمک به جای آرد
وداع کز سر کوی تو درد سر بردیم
رسیم باز به خدمت اگر خدای آرد
شمامه یی ست که ز آن جعد عطرسای آرد
اگر نه در پس زانوی محنت آرد سر
چگونه پیش برد دل به هرچه رای آرد
دل از لب تو به شکر است و آنچنان مجنون
که چشم داشت که حقّ نمک به جای آرد
وداع کز سر کوی تو درد سر بردیم
رسیم باز به خدمت اگر خدای آرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.