۱۷۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۲

گر ای اشک دیده به خویشت بخواند
مرو کآن سیه رو تو را می دواند

کسی نیست کآنجا رساند پیامم
مگر نالهٔ من به جایی رساند

مرا در شب هجر او کیست بر سر
به جز دیده یاری که آبی چکاند

دلا صورت حال نادانی من
به نوعی ادا کن به پیشش که داند

کنون هر گناهی که آید ز اشکم
خیالی یکایک به رو می نشاند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.