هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و غم‌انگیز شاعر است که با وجود اشک‌ها و رنج‌ها، از عشق خود خوشحال است. شاعر از درد فراق و اشتیاق می‌گوید و به گذرا بودن لحظات زیبا اشاره می‌کند. در پایان، او از هستی و عشق به عنوان مفهومی گذرا یاد می‌کند که به زودی از دست می‌رود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک و بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در نوجوانان بالای 16 سال یافت می‌شود. همچنین، پرداختن به موضوعاتی مانند گذرا بودن زندگی و درد فراق ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۱۵

گرچه هر دم سیل اشک ما به دریا می رود
خوشدلم از جانب او هرچه بر ما می رود

گفتمش ای دیده این گوهر فشانی تا به کی
گفت می رانیم در ایّام او تا می رود

سرو قدّا بر حذر باش و خرامان کم خرام
کز غمت فریاد مشتاقان به بالا می رود

باغبانا صحبت گل را غنیمت دان که او
بعد سالی آمده ست امروز و فدا می رود

با تو از هستی خیالی را سری مانده ست و بس
و آن هم از دست غمت یک روز در پا می رود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.