۲۰۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۴

گل جامه دران بار دگر سر به در آورد
وز حال رفیقان گذشته خبر آورد

رخسارهٔ سروی و خط سبز نگاری ست
هر لاله و سنبل که سر از خاک برآورد

ساقی قدح بادهٔ گلرنگ به چرخ آر
چون گُل خبر از نغمهٔ مرغ سحر آورد

هر گوهر اشکی که دلم داشت نهانی
چشمم چو تو را دید روان در نظر آورد

از عمر خیالی به جز این بهره ندارد
کاندر قدم یار گرامی به سر آورد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.