هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی و رابطه‌ی انسان با خدا سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که خداوند بی‌همتاست و هیچ کس نمی‌تواند با او مقایسه شود. او از درد عشق پنهان و درمان آن توسط خداوند می‌گوید و تأکید می‌کند که عشق حقیقی فراتر از هوای نفس و خودپرستی است. شاعر همچنین به اهمیت شب قدر و سماع روحانی عارفان اشاره می‌کند و در پایان، از بی‌پایانی قصه‌ی عشق و نیاز به صبر و تحمل درد پنهان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم دینی و عرفانی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعری و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل ۶۱۰

بنده‌ام گر به لطف می‌خوانی
حاکمی گر به قهر می‌رانی

کس نشاید که بر تو بگزینند
که تو صورت به کس نمی‌مانی

ندهیمت به هر که در عالم
ور تو ما را به هیچ نستانی

گفتم این درد عشق پنهان را
به تو گویم که هم تو درمانی

بازگفتم چه حاجت است به قول
که تو خود در دلی و می‌دانی

نفس را عقل تربیت می‌کرد
کز طبیعت عنان بگردانی

عشق دانی چه گفت تقوا را
پنجه با ما مکن که نتوانی

چه خبر دارد از حقیقت عشق
پای بند هوای نفسانی

خودپرستان نظر به شخص کنند
پاک بینان به صنع ربانی

شب قدری بود که دست دهد
عارفان را سماع روحانی

رقص وقتی مسلمت باشد
کآستین بر دو عالم افشانی

قصه عشق را نهایت نیست
صبر پیدا و درد پنهانی

سعدیا دیگر این حدیث مگوی
تا نگویند قصه می‌خوانی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۶۰۹
گوهر بعدی:غزل ۶۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.