۱۶۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۹

گهی کز خوان قسمت مفلسان را کام می بخشند
نخست از رحمت خاصَش گناه عام می بخشند

عجب گنجی ست دیوان خانهٔ رحمت تعالی الله
که از وی کم نمی گردد اگر مادام می بخشند

گشا چون صبح چشم مهر و بنگر شیوهٔ روزی
که از مه زنگیِ شب را چراغ شام می بخشند

چه باشد ساغری بخشند مخموران عصیان را
از آن خم خانهٔ وصلت که جم را جام می بخشند

خیالی خویش را در باز تا خواند سگ کویت
که رندان هرچه می بخشند بهر نام می بخشند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.