۱۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۳۴

مرا بی تو راحت الم می نماید
وگر شادمانی ست غم می نماید

سفالِ سگانِ گدایانِ کویت
به چشمم به از جام جم می نماید

خیال دهانت به شهر وجودم
طریقی ز ملک عدم می نماید

خجل شد مه نو ز ابروی شوخت
به مردم از آن روی کم می نماید

خیالی به جور از تو رخ برنتابد
که در عشق ثابت قدم می نماید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.