هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از نگاه جنگجوی معشوق، اشتیاق به دیدار او، و ناکامی در رسیدن به کام دل می‌گوید. همچنین، از صبر در برابر جفا و پاکی دل پیرمردی یاد می‌کند که راهی به جام شراب یافته است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاشقانه و رنج‌های عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند شراب و جفا نیاز به درک بالاتری از ادبیات و زندگی دارد.

شمارهٔ ۲۳۶

مرا دوش از آن لب بسی رنگ بود
ولی چشم تو بر سر جنگ بود

شبی کز چمن نالهٔ مرغ خاست
دلم را به کوی تو آهنگ بود

طلب کردمی ز آن دهن کام خویش
ولیکن به غایت محل تنگ بود

از آن در دلِ جام ره یافت می
که پیری به دل صاف و یکرنگ بود

به سنگ جفا صابرم تا کسی
نگوید خیالی چه بی سنگ بود
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.