هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، به زیبایی‌های معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از لب و چشم‌های معشوق، غم و شادی عشق، و تأثیرات آن بر دل خود سخن می‌گوید. همچنین، از مفاهیمی مانند فداکاری، عشق ناگفته، و درد فراق استفاده شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'خون دل' و 'غم' نیاز به درک بالاتری از احساسات و ادبیات دارند.

شمارهٔ ۲۴۱

میر مجلس که چو لب بادهٔ روشن دارد
مردمی باشد اگر دارد و از من دارد

غمزه ات از پی دل چند کنم چشم سیاه
اینک اینک دل من گر سر بردن دارد

گِرد لب طوطیِ خطّ تو چه شیرین مرغی ست
که شکر ریز لب و روضه نشیمن دارد

لبِ لعل تو ز خون دل ما سرخ شده ست
ای بسا خون غریبان که به گردن دارد

تا به دریوزهٔ صاحب نظری دیدهٔ من
سایل کوی تو شد لعل به دامن دارد

گر نسوزد دلت از غصّه خیالی چون شمع
از پس مرگ چراغ تو که روشن دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.