هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، رنجهای دل و جدایی میگوید. او از اشکهایش که راز دلش را فاش میکنند سخن میگوید و از نامحرمی که از خانهاش بیرون رانده شده است. همچنین، شاعر به تأثیر نگاه معشوق و ناآگاهی دیگران از حال دلش اشاره میکند و در پایان، از دعاهای سحرگاهی خود میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژهها و مفاهیم مانند 'نامحرم' و 'رنج دل' نیاز به درک بیشتری از زندگی و تجربیات عاطفی دارد.
شمارهٔ ۲۶۶
آب شد پیش لبت قند چو تر کردیمش
دم زد از روی تو آیینه نظر کردیمش
اشک رازِ دل غم دیده به مردم می گفت
بود نامحرم از این خانه به در کردیمش
تا دگر پیش رخت خیره نخندد گل سرخ
در چمن دوش به یک خنده دگر کردیمش
چشمت از حال دل بی خبران واقف نیست
گرچه از حال دل خویش خبر کردیمش
شب چو شد رنجه به دشنام خیالی سگ او
ما به اخلاص دعاهای سحر کردیمش
دم زد از روی تو آیینه نظر کردیمش
اشک رازِ دل غم دیده به مردم می گفت
بود نامحرم از این خانه به در کردیمش
تا دگر پیش رخت خیره نخندد گل سرخ
در چمن دوش به یک خنده دگر کردیمش
چشمت از حال دل بی خبران واقف نیست
گرچه از حال دل خویش خبر کردیمش
شب چو شد رنجه به دشنام خیالی سگ او
ما به اخلاص دعاهای سحر کردیمش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.