هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از طلب فیض از سحاب رحمت الهی سخن میگوید و بیان میکند که غیرت الهی خرمن پندارهای او را سوزانده است. او بر اهمیت همت بلند و اقبال بالا تأکید دارد و از ارزش صحبت با معشوق و ندانستن قدر آن در طول عمر اظهار تأسف میکند. همچنین، شاعر از عشق و ارادت به یار و پذیرش هر آنچه از خوان ارادت نصیبش میشود سخن میگوید و در پایان، از تنهایی و غمخواری و شکرگزاری نعمتهای الهی یاد میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی پیچیده، فهم متن را برای سنین پایینتر چالشبرانگیز میکند.
شمارهٔ ۲۷۳
چون طلب کردیم فیضی از سحاب رحمتش
خرمن پندار ما را سوخت برق غیرتش
پایهٔ اقبال بالا از علوّ همّت است
هرکه را این پایه باشد آفرین بر همتش
صحبت او را بها عمر است گفتیم ای دریغ
عمر بگذشت و ندانستیم قدر صحبتش
گر دلم رسوای کوی یار شد مکن
چون کند این بود از خوان ارادت قسمتش
ای خیالی کنج تنهایی گزین تا بعد ازاین
غم خوریم و هم به هم گوییم شکر نعمتش
خرمن پندار ما را سوخت برق غیرتش
پایهٔ اقبال بالا از علوّ همّت است
هرکه را این پایه باشد آفرین بر همتش
صحبت او را بها عمر است گفتیم ای دریغ
عمر بگذشت و ندانستیم قدر صحبتش
گر دلم رسوای کوی یار شد مکن
چون کند این بود از خوان ارادت قسمتش
ای خیالی کنج تنهایی گزین تا بعد ازاین
غم خوریم و هم به هم گوییم شکر نعمتش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.