۱۷۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۰

ما را به درِ دوست گشاد از هوس خویش
وقتی ست که دارد سگ آن کوی کس خویش

تا کی برِ آن روی بلافی گل رعنا؟
بگذار دو رویی و نگر پیش و پس خویش

غم نیست که نزدیک بلاییم ولیکن
فریاد که دوریم ز فریاد رس خویش

افسرده حریف سخن سوختگان نیست
زنهار تو ضایع مکن ای نی نفس خویش

باز آن دهن تنگ چه پوشی ز خیالی
پنهان چه کنی تنگ شکر از مگس خویش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.