هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد هجران و عشق شدید است. شاعر از زبان عاشقی سخن میگوید که در فراق معشوق به سر میبرد و از اشکها و آههایش مینالد. او از زیبایی و تأثیر معشوق بر جهان اطرافش سخن میگوید و درد دوری را با زبانی پراحساس توصیف میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۸۱
ما را همین زبانی ست آن نیز در دعایش
گر حق این نداند او داند و خدایش
یارب نهال قدّش تا از کدام باغ است
کز هر طرف سری شد بر باد در هوایش
گویی مگر به رویش آشفته گشت گیسو
ورنه چرا پریشان می آید از قفایش
تا که ز ناشکیبی بر روی من دوَد اشک
ای مردمان بپرسید کز چیست ماجرایش
دل را که غیر عشقش فکری نبود در سر
بنگر که درد هجران چون می کند ودایش
اشک تو را خیالی این آبرو از آن است
گر می شود مشرّف گه گه به خاک پایش
گر حق این نداند او داند و خدایش
یارب نهال قدّش تا از کدام باغ است
کز هر طرف سری شد بر باد در هوایش
گویی مگر به رویش آشفته گشت گیسو
ورنه چرا پریشان می آید از قفایش
تا که ز ناشکیبی بر روی من دوَد اشک
ای مردمان بپرسید کز چیست ماجرایش
دل را که غیر عشقش فکری نبود در سر
بنگر که درد هجران چون می کند ودایش
اشک تو را خیالی این آبرو از آن است
گر می شود مشرّف گه گه به خاک پایش
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.