۱۶۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۴

گر بیابد شرف خدمت آن حور ملک
کی فرود آورد از کبر دگر سر به فلک

ماه از عارض تو منفعل و آب خجل
شد و دادند گواهی ز سما تا به سمک

پستهٔ شور زند با لب شیرین تو لاف
سنگ بر سر پی آن می خورد آن کور نمک

کرد بر قلبی خود نقد دل اقرار و هنوز
دم به دم می زندش عشق تو بر سنگ محک

آخر از جور رقیب تو خیالی دانست
آنچه در باب عداوت به گدا دارد و سک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.