۱۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹۱

خیزید تا ز خاک درش درد سر بریم
یعنی گرانیِ خود از این خاکِ در بریم

سودای ما به زلف بتان راست چون نشد
آن به که رخت خویش از اینجا به در بریم

آیا کجاست دیده وری تا به حضرتش
پیش آوریم نقد نیاز و نظر بریم

آن روز بخت سوی درش رهبری کند
کز سر هوای روضه به کلّی به در بریم

هر جا نشان خاک کف پای او بوَد
ای دیده سعی کن که به دامن گهر بریم

پای سگش بگیر خیالی و سر بنه
تا یک دو روز در قدم او به سر بریم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.