هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از دلبستگی و عشق عمیق خود به معشوق میگوید. او از گمشدن دلش نزد معشوق سخن میگوید و از اشک و آه خود به عنوان نشانههای این عشق یاد میکند. شاعر همچنین از شمع به عنوان نماد دل سوخته یاد میکند و از دوری معشوق و رنج ناشی از آن مینالد. در نهایت، او از تلاش بیثمر خود برای رساندن پیام به معشوق میگوید.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عاشقانه و دلسوختگی نیاز به تجربه و بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۲۹۳
دل گم شد و جز بر دهنش نیست گمانم
جویید به او گرد نبوَد هیچ ندانم
ای اشک چو آن رویِ نکو روزیِ مانیست
بی وجه تو را در طلبش چند دوانم
با شمع چو گفتم غمِ دل گفت که من نیز
از دست دل سوختهٔ خویش بجانم
بی ماه رخت آه من از چرخ گذر کرد
تا دورم از آن روی چنین می گذرانم
با آن که چو کوهم کمر شوق تو بسته
در چشم تو بی سنگ و به روی تو گرانم
گفتم برسانم به تو پیغام خیالی
حیف است که این گویم و جایی نرسانم
جویید به او گرد نبوَد هیچ ندانم
ای اشک چو آن رویِ نکو روزیِ مانیست
بی وجه تو را در طلبش چند دوانم
با شمع چو گفتم غمِ دل گفت که من نیز
از دست دل سوختهٔ خویش بجانم
بی ماه رخت آه من از چرخ گذر کرد
تا دورم از آن روی چنین می گذرانم
با آن که چو کوهم کمر شوق تو بسته
در چشم تو بی سنگ و به روی تو گرانم
گفتم برسانم به تو پیغام خیالی
حیف است که این گویم و جایی نرسانم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.