۱۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹۵

سرشک جانب خاک در تو بست احرام
که دیده کرد روانش به آبروی تمام

سلامت است در این راه قاصدی که درست
بدان جناب رساند ازاین شکسته سلام

برفت ناله کنان دل ز کعبه سوی درت
که در محل ترنم خویش است سیر مقام

اگر ز حسرت جام لبت چو ساغر می
بغیر خون جگر طعمه ای خوریم حرام

خموش باش خیالی که درس نظم آن را
بجای شرح معانی بس است حسن کلام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.