هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد هجران و عشق سخن می‌گوید، از سوختن دل و رضایت به حکم خداوند. او از ناله‌هایش در دوری معشوق می‌گوید و از زیبایی‌های طبیعت در کنار درد فراق. همچنین، به دفاع از معشوق می‌پردازد و هشدار می‌دهد که نباید بی‌گناهان را آزار داد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند هجران و درد عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۱۱

ای رفیقان به شب هجر چو از آتش من
شمع را سوخت دل از غصّه چراغش روشن

سر نه پیچم ز رضای تو اگر تیغ زنی
چه کنم گر ننهم حکم خدا را گردن

نیست در دور تو بی نالهٔ زار آن سر کو
خوش بود موسم گل نغمهٔ مرغان چمن

هرکه لعل لب سیراب تو را بد گوید
گرهمه چشمهٔ خضر است که خاکش به دهن

گر نخواهی که چو گل چاک شود پیرهنت
بی گناهی نکش از دست خیالی دامن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.