۱۷۴ بار خوانده شده
کنایت ها به آب خضر گفته
دهانش پیش لب امّا نهفته
مگر گلزار رخسار تو رنگی ست
کزین سان سرخی رویت شکفته
چه محرابی ست طاق ابروانت
که در هر گوشه اش مستی ست خفته
صبا را آستان روبی مفرمای
به مژگان باید آن درگاه رُفته
خیالی در سخن دُر سفت و آن شوخ
نمی گیرد به گوش دُرهای سفته
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
دهانش پیش لب امّا نهفته
مگر گلزار رخسار تو رنگی ست
کزین سان سرخی رویت شکفته
چه محرابی ست طاق ابروانت
که در هر گوشه اش مستی ست خفته
صبا را آستان روبی مفرمای
به مژگان باید آن درگاه رُفته
خیالی در سخن دُر سفت و آن شوخ
نمی گیرد به گوش دُرهای سفته
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.