هوش مصنوعی: شاعر از اشک خود می‌خواهد که از معشوق خبری بیاورد، چرا که اشک بارها در راه او جاری شده است. او زیبایی معشوق را ستایش می‌کند و بیان می‌کند که حتی گل‌ها نیز در برابر چهره‌ی زیبای او کم‌می‌آورند. شاعر از بدگویی رقیبان نمی‌هراسد و معتقد است که سگ او نیز مورد توجه و دعای بسیاری است. او می‌خواهد از بوی خوش موهای معشوق بگوید، اما می‌ترسد که باد صبا این راز را فاش کند. در پایان، شاعر اعلام می‌کند که اگر آن موهای خیال‌انگیز دل‌ها را به یغما ببرد، او به خاطر یک مو هم با معشوق درگیر نمی‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رقابت در عشق و توصیفات احساسی نیاز به بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۳۴۱

ای اشک مرا از سر کویش خبری گوی
ز آنروی که بسیار دویدی تو در این کوی

هرچند که گل از طرف حُسن به برگ است
او نیز کم است از رخ خوب تو به صد روی

غم نیست ز دشنام رقیبان چو نهانی
بسیار نظرهاست سگت را به دعاگوی

گویم صفت نکهت زلف تو و لیکن
ترسم که از این قصّه برد باد صبا بوی

گر غارت دلها کند آن طرّه خیالی
با او بدر آویز از اینها سر یک موی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.