۱۷۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵

مشک فشان شد زتو باد صبا
ای خم زلفین دو تا مرحبا

حلقه عشاق بهم میزند
محرم این حلقه چرا شد صبا

مرغ سلیمان توئی ای نیک پی
حجله بلقیس بیار از سبا

پای منه بر سر میدان عشق
سر بقضا تا ننهی در رضا

طاعت و عصیان نخرد شرع عشق
خوف از این نیست وز آنم رجا

تازه و تر مانده خطت گرد لب
خصر بود زنده زآب بقا

خون شده گرچه دلم از عشق تو
کی بکسی جز تو کند ماجرا

زخمی پیکان تو مرهم نخواست
درد تو از کس نپذیرد دوا

زیب کف پادشهان کی شود
گوی زچوگان نخورد گر قفا

نیست دگر زاهد خلوت نشین
حسن تو چون پرده کشد برملا

از همه بیگانه شدم در جهان
تا بسگان تو شدم آشنا

دم مزن آشفته چو خم لب به بند
کاز دهل از کوفتن آید صدا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.