هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه از عشق، فراق، و درد دل سخن میگوید. شاعر از عشق بیپاسخ، رنج فراق، و وفاداری در عشق مینویسد و با استفاده از استعارههای زیبا مانند یوسف و یعقوب، سرو و قمری، و کوثر و حیوان، احساسات خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی از استعارهها و اشارات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۹
کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانشرا
مرا سینه هدف گردیده تیر امتحانش را
بود در کاروان مصر گر پیراهن یوسف
سزد جا دیده یعقوب گرد کاروانش را
ننوشم آب از کوثر نجویم چشمه حیوان
بکام دل ببوسم گر شبی شیرین دهانش را
اگر نه کوی سیمین سرین آویزه اش بودی
زموی فرق کی فرقی بدی موی میانش را
کهن نخلم شود برنابرم از خاربن خرما
اگر پیرانه سر خدمت کنم نخل جوانش را
بپیش قاضی و مفتی بخون خوددهم فتوی
که نتواند بگیرد در قیامت کس عنانش را
بجای ناله و زاری کند از سرو بیزاری
اگر قمری به بیند در چمن سرو چمانش را
بد عهد و پیمان را نشاید وصل جانان را
کند هر کس دریغ اندر طریق عشق جانش را
دل آشفته بیرون کن زچین و زلف و خوش بنشین
بگو این نکته در گوش آن حریف نکته دانش را
مرا سینه هدف گردیده تیر امتحانش را
بود در کاروان مصر گر پیراهن یوسف
سزد جا دیده یعقوب گرد کاروانش را
ننوشم آب از کوثر نجویم چشمه حیوان
بکام دل ببوسم گر شبی شیرین دهانش را
اگر نه کوی سیمین سرین آویزه اش بودی
زموی فرق کی فرقی بدی موی میانش را
کهن نخلم شود برنابرم از خاربن خرما
اگر پیرانه سر خدمت کنم نخل جوانش را
بپیش قاضی و مفتی بخون خوددهم فتوی
که نتواند بگیرد در قیامت کس عنانش را
بجای ناله و زاری کند از سرو بیزاری
اگر قمری به بیند در چمن سرو چمانش را
بد عهد و پیمان را نشاید وصل جانان را
کند هر کس دریغ اندر طریق عشق جانش را
دل آشفته بیرون کن زچین و زلف و خوش بنشین
بگو این نکته در گوش آن حریف نکته دانش را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.