هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به موضوعاتی مانند عشق، زیبایی، مستی معنوی و دوری از دنیای مادی می‌پردازد. شاعر از معشوقه‌ای بهشتی سخن می‌گوید که او را از دنیا و آخرت بی‌نیاز کرده است. همچنین، اشاراتی به عشق حیدری (علی ابن ابی طالب) و مفاهیم عرفانی دارد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها مانند 'مستی' و 'شراب' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به توضیح داشته باشد.

شمارهٔ ۴۵

جامه پوشید و بیاراست قد رعنا را
پرده افکند و عیان کرد رخ زیبا را

ترک یغمائی اگر غارت یک خانه کند
نازم آن را که به یغما ببرد یغما را

هر که دارد چو تو غلمان بهشتی امروز
هوس جنت و حورش نبود فردا را

چشم مخمور شراب است گرت از می دوش
ساقی لعل تو بگرفته به کف صهبا را

برسر کوی تو گاهی چو صبا میگذرم
زهره ی کو که نهم بر سر کویت پا را

آخر ای مجمع خوبی و لطافت روزی
زان خم زلف بجو حال دل شیدا را

ای حکیم از چه کنی منع از آن رخسارم
منع از دیدن خورشید مکن حربا را

پرده بردار که تا پرده مردم بدری
تا دگر عیب نگویند من رسوا را

گفتی آشفته زسر آتش سودا بگذار
گرچه سر میرود از سر ننهم سودا را

من که مستم زشراب غم عشق حیدر
پشت پائی زده ام دنیی و هم عقبی را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.