هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی خود سخن می‌گوید و از معشوق می‌پرسد که چه می‌خواهد. او از رنج‌ها و دل‌شکستگی‌های خود می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او رحم کند. شاعر همچنین بیان می‌کند که تمام عمرش را در راه عشق به معشوق گذرانده و از او می‌پرسد که چه انتظاری دارد. در نهایت، شاعر اعلام می‌کند که هر چه معشوق بگوید، او انجام خواهد داد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل ۶۳۷

ندانم از من خسته جگر چه می‌خواهی
دلم به غمزه ربودی دگر چه می‌خواهی

اگر تو بر دل آشفتگان ببخشایی
ز روزگار من آشفته‌تر چه می‌خواهی

به هرزه عمر من اندر سر هوای تو شد
جفا ز حد بگذشت ای پسر چه می‌خواهی

ز دیده و سر من آن چه اختیار تو است
به دیده هر چه تو گویی به سر چه می‌خواهی

شنیده‌ام که تو را التماس شعر رهیست
تو کان شهد و نباتی شکر چه می‌خواهی

به عمری از رخ خوب تو برده‌ام نظری
کنون غرامت آن یک نظر چه می‌خواهی

دریغ نیست ز تو هر چه هست سعدی را
وی آن کند که تو گویی دگر چه می‌خواهی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۶۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.