هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دلباختگی به معشوق سخن می‌گوید و از تلاش‌های خود برای نزدیکی به او یاد می‌کند. او از رنج‌ها و فداکاری‌هایش می‌گوید و چگونه از همه چیز گذشت تا به معشوق برسد. همچنین، از فتنه‌انگیزی معشوق و جذابیت‌های او سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

شمارهٔ ۱۰۰

هر جای که بدخاک بسربیختم امشب
تا طرح سر کوی تو را ریختم امشب

چون حلقه کعبه که درآویخت بخانه
خود را بدر قصر تو آویختم امشب

در خلوت انس تو پریزاد کشم رخت
از دیو و دد و خلق چه بگریختم امشب

چون مرغ شب آویز بزلف تو زنم چنگ
تا رشته زاغیار تو بگسیختم امشب

تیغ دو زبان علی آشفته عیان کرد
تیغ قلم تیز که آهیختم امشب

از غمزه فتان و سر زلف تو دیدم
این فتنه که در بزم برانگیختم امشب

گویند نهان شد گهر پاک تو در خاک
زان هر چه بود خاک بسر بیختم امشب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.