هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به رابطه عمیق و پیچیده بین عاشق و معشوق می‌پردازد. شاعر از الفت عجیب بین خود و معشوق سخن می‌گوید، از درد عشق و جدایی می‌نالد، و در عین حال به ستایش معشوق و عشق الهی نیز اشاره می‌کند. ابیاتی مانند اشاره به صلیب و هندوی خال معشوق، نشان‌دهنده‌ی تأثیرپذیری از فرهنگ‌های مختلف است. در نهایت، شاعر با اشاره به داوری علی(ع) در روز حساب، به موضوع عدالت الهی نیز پرداخته است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی نیاز دارد. همچنین برخی از اشارات مانند بت‌پرستی و صلیب ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به توضیح داشته باشد.

شمارهٔ ۹۹

میان ما و تو الفت حکایتی است عجیب
که تو بعهد شبابی و من بنوبت شبیب

اگر تو مرکب تازی بخاک من تازی
چو گرد روح روان خیزدت زسم رکیب

صلیب بستن اگر کار بت پرستانست
بت من از چه فکنده ززلف عود صلیب

همین نه هندوی خال تو ذوق از آن لب یافت
بهشتیان همه دارند از این شراب نصیب

مگر که بر دل مجروح عاشقان زد دست
که خون چو سیل روانست زآستین طبیب

من از عتاب تو شکوه کنم غلطا حاشا
بیار هر چه توداری برای دوست عتیب

نه عاشقست که خود مدعی و کذابست
محب اگر که شکایت کند زجور حبیب

بچنگ غیر بود زلف یارم آشفته
فغان که رشته عمرم بود بدست رقیب

اگر چه نامه سیاهم ولی خوشم با این
که داوری نبود جز علی بروز حسیب
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.