هوش مصنوعی: این متن عرفانی از حافظ، به موضوعاتی مانند عشق الهی، سلوک معنوی، و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند «خار مغیلان»، «کعبه»، و «پیر میکده»، به بیان دردها و آرزوهای سالک راه حق می‌پردازد و تأکید می‌کند که عشق حقیقی تنها درمان رنج‌های انسان است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۱۵

هر رهروی که خار مغیلان بپای اوست
دیدار کعبه مرهم زخم و دوای اووست

نفی مکان بدیهی عقل است و ای عجب
آنرا که جای نیست دل خسته جای اوست

نازم به پیر میکده کاین تیره خاکدان
افشانده مشت گرد زطرف ردای اوست

رویش ندیده دیده و زاین بحیرتم
کز هر گذر که میگذرم ماجرای اوست

نائی اگر چه دم بدم نی دمد ولی
گر نغمه ی زنی شنوی از نوای اوست

آزاد بنده ی که کند بندگی عشق
در راحت آن دلی که قرین بلای اوست

خضر ار بآب زنده دل ما ببوی او
آری بقای عاشق اندر بقای اوست

گر از سپهر عشق کند کوکبی طلوع
خورشید ذره وار برقص از هوای اوست

سالک بدیر و کعبه مساوی زند قدم
زنار ما و سبحه شیخ از برای اوست

ارکان کشتی ار بکف ناخدا بود
سالک سلوک کشتی او با خدای اوست

زان غایب از نظر دل آشفته دردمند
غافل از آن که یار مقیم سرای اوست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.