هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق، ایثار، و سلوک معنوی می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان منشاء تقاضای دل یاد می‌کند و تأکید دارد که بدون عشق، عبادت باطل است. همچنین، به مفاهیمی مانند فداکاری (مانند پروانه و شمع)، تقدیر، و عشق الهی اشاره می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند فنا و ایثار نیاز به درک فلسفی و عاطفی بالاتری دارد.

شمارهٔ ۱۳۸

خلقت هر چیز از آب و گل است
عشق را منشاء تقاضای دل است

نار نمرود است گلزار خلیل
موج طوفان بهر سالک ساحل است

هر کرا جز عشق باشد قبله گاه
در طریقت آن عبادت باطل است

کشتگان دیگران را خونبهاست
چشم ما فردا بدست قاتل است

بیخبر از سوختن پروانه نیست
شمع را مسکین بجان مستعجل است

برق ما را خانه زاد خرمن است
تا نگوئی کشت ما بیحاصل است

از چه از زلفت دلم دیوانه شد
گر زهر زنجیر مجنون عاقل است

هر که داغ عشق دارد برجبین
گرچه آشفته است بختش مقبل است

جان و ایمان را نباشد منزلت
هر که را در کوی جانان منزل است

نیست غافل مست جام عشق باز
هر که زین باده ننوشند غافل است

مانده ام من زنده در هجران دوست
جسم بیجان زیستن بس مشگل است

چیست دانی عشق سرکش مرتضی
کاو قضا و هم قدر را عامل است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.