هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از حافظ، به موضوعاتی مانند عشق، زهد، بهشت و دوزخ، و مفاهیم فلسفی می‌پردازد. شاعر با کنایه به زاهدان، عشق زمینی و الهی را ستایش می‌کند و از مفاهیمی مانند جام جم، فرهاد و شیرین، و امام علی نیز استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به شراب و عشق زمینی ممکن است نیاز به توضیح داشته باشد.

شمارهٔ ۲۲۰

زاهد که همی گفت می ناب حرام است
میخورد و بگفت آنکه حرام است کدام است

حوران بهشتی بجوار تو جواریست
غلمان بسر کویت استاده غلام است

گر حکمتی آموخت زخم بود فلاطون
ور حشمت جمشید زیک پرتو جام است

عمریست که زلفین تو بر آتش رخسار
میسوزد و چون مینگری عنبر خام است

عنبر نستانم زکس ونافه نبویم
بوی سر زلفین توام تا بمشام است

گر زاهد شهرست که از جام تو مستست
گر آهوی وحشیست که در دام تو رام است

نقص است بمه نسبت آن روی که از ماه
هر روز شود ناقص وز دوست تمام است

بی تو نکنم عیش اگر باغ بهشت است
من با تو خورم باده اگر ماه صیام است

چشمان تو بر چهره جادوست ببابل
در زلف بناگوش تو شعرا که بشام است

فرهاد که جان داد زشوق لب شیرین
جانبازی و ناکامی او غایت کام است

آشفته چه غم باشدش از هول قیامت
آنرا که علی رهبر و مولی و امام است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.