هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که با تصاویر زیبا و استعاره‌های پیچیده، احساسات شاعر را درباره عشق، زیبایی، و مفاهیم عمیق روحانی بیان می‌کند. در آن از عناصری مانند ماه، خورشید، باد، برق، و شراب به‌صورت نمادین استفاده شده است. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند مرگ، روح، و عدالت وجود دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند شراب و مرگ ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۳۴۴

نیمه شب آن مه چو از حجاب برآمد
عقل گمان کرد کافتاب برآمد

کاوش مژگان چنان بسینه اثر کرد
کز گل قبرم پر عقاب برآمد

تا که گریزند مهر و ماه چو خفاش
پرده بیفکند و از نقاب بر آمد

جوش زنان ریخت می زچشم صراحی
آتش افروخته از آب برآمد

من پی قاتل دوان بشهر که ناگاه
ساعد سیمین بخون خضاب برآمد

باد بیک سو فکند زلف سیاهش
برق جهان سوز از سحاب برآمد

سیخ کبابش بدست بود و بیفکند
دود دل من چو از کباب برآمد

تازه جوانی زسحر غمزه جهان سوخت
الحذر از جان شیخ و شاب برآمد

گو بفلاطون خم نشین که سحرگاه
صد خمم از جرعه ی شراب برآمد

خواب حرام است و فتنه آمده بیدار
ترک سیه مست من زخواب برآمد

نوبت سلطان غیب صاحب عصر است
شحنه عدلش باحتساب برآمد

محتسب از حکم اوست خسرو ایران
زآنکه جوان بخت و کامیاب برآمد

خاک شد آشفته لیک طایر روحش
گرد درو بام بوتراب برآمد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.