هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که از مفاهیمی مانند عشق، دلبستگی، رنجهای عشق و فداکاری در راه معشوق سخن میگوید. شاعر از تصاویری مانند گلشن، سرو، سمن، خنجر و شمشیر برای بیان احساسات خود استفاده کرده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۳۸۱
هر که در گلشن دل سرو سمن بردارد
بایدش دل زگل و سرو سمن بردارد
حالت بسمل عشق و مژه فتانش
داند آن خسته که دل برسر خنجر دارد
کرده چون پهلوی دارا دل مجروهم چاک
آنکه ابروی چو شمشیر سکندر دارد
نبود آرزوی کوثر و حورش در دل
آنکه دلبر ببرو باده بساغر دارد
تاج جمشید بسرکی نهد و افسر کی
هر که از خاک در میکده افسر دارد
کار ناصح بسر زلف تو افتادی کاش
تا بدیدی دل آشفته چه بر سر دارد
بایدش دل زگل و سرو سمن بردارد
حالت بسمل عشق و مژه فتانش
داند آن خسته که دل برسر خنجر دارد
کرده چون پهلوی دارا دل مجروهم چاک
آنکه ابروی چو شمشیر سکندر دارد
نبود آرزوی کوثر و حورش در دل
آنکه دلبر ببرو باده بساغر دارد
تاج جمشید بسرکی نهد و افسر کی
هر که از خاک در میکده افسر دارد
کار ناصح بسر زلف تو افتادی کاش
تا بدیدی دل آشفته چه بر سر دارد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.