هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق، وفاداری، رنج‌های عاشقان و زیبایی‌های طبیعت سخن می‌گوید. او از عاشقانی می‌گوید که با وجود بلاها، عشق خود را رها نمی‌کنند و از معشوقی یاد می‌کند که چشمانش مانند دل بیمار است. همچنین، شاعر به زیبایی‌های باغ و گل‌ها اشاره می‌کند و از بلبل دلسوخته و خارهای باغ می‌گوید که با همدیگر همدست شده‌اند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۳۸۷

عاشقان را بسر ار تیر بلا میبارند
جانب دوست همان به که فرونگذارند

ایدل آنانکه میسر شدشان ملک یقین
چون خلیل آتش افروخته گل انگارند

از چه رحمی بدل خسته عاشق نکند
هر دو چشم تو که همچو دل بیمارند

به که چون گوی فتد در خم چوگان اجل
آن سری کز شعف اندر قدمت بسپارند

تا قیامت مه و خور پرده زرخ برنکشند
پرده از روی نگارین تو گر بردارند

پرده بردار زرخ ایگل رعنا در باغ
که عروسان چمن میل تماشا دارند

گذری کن سوی گلزار که سرو و شمشاد
پیش قد تو کمر بسته و خدمتکارند

خار و گلچین شده همدست در این باغ بهم
خاطر بلبل دلسوخته میآزارند

سر نهاده بسر دست بکوی خوبان
مگر آشفته سگ خویش مرا بشمارند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.