هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه، به مقایسه بین عاشقان و عاقلان می‌پردازد و درد و رنج عشق را توصیف می‌کند. شاعر از عشق الهی و فداکاری در راه آن سخن می‌گوید و مخاطب را به گذر از هوس‌ها و تلاش برای رسیدن به عشق محض تشویق می‌کند. همچنین، از مفاهیمی مانند صبر، رزم با نفس، و سوختن در راه عشق یاد می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۴۲۰

عاشقان را باغ لالستان بود از داغ و درد
عاقلان در طرف بستان درهوای باغ و ورد

جنت فردوس را از آه دوزخ میکنم
آتش دوزخ کنم چون زمهریر از اشک سرد

از هوس بگذر هوا بگذار و عشق محض ورز
در جهان نفس لازم هست آری جهد مرد

خرقه عجب و تکبر را بآب می بشوی
دفتر و طومار هستی را بمستی در نورد

چون زنان تا چند در خانه پی آرایشی
مردوش در رزم نفس آی و زمیدان برمگرد

دل نیامد در فغان تا زان مژه زخمی نخورد
چنگ تا زخمی نخورد از ناخنی آهی نکرد

میتوانی سوخت چون شمعم که در شام فراق
سینه سوزانست و اشکم گرم و رنگ چهره زرد

گر خلیل آسا در آئی مطمئن در نار عشق
انبت الخضراء من نار و عندالحربرد

هر که را آشفته وش داغیست از عشق علی
گو بود داغت چو باغ ورد و درمانست درد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.