هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از نور و روشنایی به عنوان نمادهای عشق و زیبایی استفاده می‌کند. شاعر با تشبیهات زیبا، نور صورت معشوق را به خورشید، ماه، و حتی نور الهی پیوند می‌زند. او از جام شراب و آتش موسی نیز به عنوان نمادهای دیگر نور و روشنایی یاد می‌کند و در نهایت، عشق را به عنوان منشأ همه این نورها معرفی می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.

شمارهٔ ۴۴۸

ساقی امشب زرخت نور دگر میتابد
آفتابی تو و یا قرص قمر میتابد

خود بطلعت مهی و ساغر می خورشید است
زین دو نور است که بر بام و بدر میتابد

پرتو روی تو یا شعشعه جام شراب
یا مگر آتش موسی زشجر میتابد

آفتاب ار تو کشی پرده بپوشاند رو
کرم شب تاب کجا پیش قمر میتابد

تاب این جلوه ندارند جهان چهره بپوش
حسن بر شعله مپندار که برمیتابد

جام جم گشت ضمیرم همه از پرتو عشق
نور تو در دل آشفته مگر میتابد

توئی آن نور خداوند علی مظهر حق
که فروغت همه بر بحر و به بر میتابد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.