۱۱۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۷۴

شیخ زدین شه زاحتشام بنازد
عاشق درویش از کدام بنازد

مور ضعیف و شکستگی است نهادش
گرچه سلیمان زاحتشام بنازد

رند سحرخیز را زآه سپاه است
میر سپهبد گر از نظام بنازد

من بت جان بخش برده در حرم دل
برهمن ار از بت رخام بنازد

دولت باقی عشق باد سلامت
گر کسی از مال بی دوام بنازد

مژده قتل ارچه از زبان رقیب است
عاشق مشتاق از آن پیام بنازد

همت پیر مغان خم است مرا جام
این همه جمشید اگر زجام بنازد

رند خرابات هم زننگ نترسد
شیخ نکوکار اگر زنام بنازد

یوسف ما عشق و مصر اوست دل زار
بانوی مصری گر از غلام بنازد

نازش آشفته از مدیح علی بود
نه زر زروسیم چون لئام بنازد

گر همه نازند از امیر و وزیری
شیعه صادق همه از امام بنازد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.