عبارات مورد جستجو در ۸۴۵۶ گوهر پیدا شد:
میرزا قلی میلی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۹
پیکان نگار را دل ما هدف است
صد گوهر عافیت مرا در صدف است
الحق به کسی که دایمش بینی شاد
گر رحم نیاوری، حقت بر طرف است
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۲۱
دلم چگونه تسلّی شود به آمدنی
که با خود از پی رفتن، بهانه‌ها دارد
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۳۷
هزاران آه ازان خواری، که چون می‌راندی از بزمم
به امید شفاعت، جانب اغیار می‌دیدم
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۳۹
پس از عمری که در بزم وصالش جای خود بینم
به عمدا کس فرستد تا کند آوازم از بیرون
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۴۲
محبت ز اضطراب دل، پشیمانی کشید از من
گر از من راست پرسی، عشق روز خوش ندید از من
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۵۱
فریاد ازین غصّه که درد دل ما را
هرچند شنیدی، همه افسانه گرفتی
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۵۴
مرا به نیم نگه می‌توان تسلّی کرد
هزار حیف که این شیوه را نمی‌دانی
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۱
بردار فنا، رنگ دگر شد سخن از ما
منصور خورد تاب حسد چون رسن از ما
تن گشته زما، ما ز تن، اما دو سه روزی
نی ما ز تنیم آخر صحبت، نه تن از ما
طغرا به امید که برآییم ز غربت؟
این دم که نمانده ست کسی در وطن از ما
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۵
زین دودمان ندیدیم خونگرمی شراری
باید در آتش افکند چون لاله دودمان را
از بس که آشیان بود بر عندلیب ما تنگ
بر روی یکدگر چید چون برگ گل، فغان را!
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۶
چو نیست در سخن خویش فتح باب مرا
هزار حرف به دل مانده چون کتاب مرا
چنین که چرخ، سحرخیز سردمهری شد
عجب که گرم شود تن به آفتاب مرا
به جوی باغ فتادم، ولی ز بی قدری
چو عکس شاخ درختان نبرد آب مرا
به یاد او چو کنم گریه در سرمستی
چکد به جامه ی بی طاقتی گلاب مرا
چو شمع، بود ز بیداری ام صبا گلچین
نسیم نرگس او کرد مست خواب مرا
به آبروی که خاکم قبول خواهد کرد؟
اگر کسی ندهد غسل در شراب مرا
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۸
دست نتوان داشتن یکبارگی از کار عشق
دل چو بردارم ز جان، بر لب گذارم آه را
جسم زار عاشق از آهی به جانان می رسد
بال بس باشد نسیمی در پریدن کاه را
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۲
دلخوشی نمی داند، راه خانه ما را
غم ز روی هم خیزد، آب و دانه ما را
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۹
پیش هر باد، ز بی برگی خود می نالد
در غم بند زبان نیست نی بیشه ما
پیش ازان کز عدم آید خبر لشکر نور
زنگ صف بست در آیینه اندیشه ما
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۸
به عجز پای منه، عرض مرد می رود اینجا
پی تو سایه به قصد نبرد می رود اینجا
یکی ست در دل آزادگان صفا و کدورت
جلای آینه، همراه گرد می رود اینجا
به بندر غم او، اشک سرخ نیست معطل
هزار قافله رنگ زرد می رود اینجا
کدام سرو قد افکند سایه برسر خاکم؟
که آبروی زمرد، به گرد می رود اینجا
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۴
از بس گل برگشتگی، در آب دارد طالعم
ویرانی افزون می کند، تعمیر من ویرانه را
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۷۷
همچو راه کوچه زنجیر، در صحرای عشق
هرقدم صدچاه غم در پیش و پس باشد مرا
گر توانم همچو نی لب بر لب مطرب نهاد
از لبش لب برندارم تا نفس باشد مرا
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۸۷
نقش خیالش نبرد، گرد کدورت ز دل
صورت شادی چه سود، کاخ غم اندود را
چرخ درآشوب دهر، تابع سرچشمه است
نهر چه صافی دهد، آب گل آلود را؟
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۹۰
ناله برآید از ورق، گریه کنان رود قلم
کاتب اگر رقم کند، حال من خراب را
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۹۶
چون تنور لاله از دودی نشد قسمت پذیر
کاش می افتاد آتش در اجاق بخت ما
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۹۸
شورش انداخته در شام و سحر یارب ما
در غمت نیست کم از روز قیامت شب ما
طفل اشکیم، ز ما درس طرب چشم مدار
نیست جز ابجد غم در ورق مکتب ما