تو هم بنویس! مجموعه خودت رو بساز! افزودن مجموعه جدید
بیش از هر زمان دیگری زندگی رنج آور شده است. خشم، پیش از هر احساس دیگری در وجودم برافروخته می شود. پس از آن پشیمانی. خشم و پشیمانی. خشم و پشیمانی. چه چیزی ملال انگیزتر از این تکرار بیهوده می تواند وجود داشته باشد؟! خواب هم مرا خوشحال نمی کند؛ حتی اگر رویایی به ارمغان آورد. روحم به شدت درد می کند و گرسنگی نمی تواند مُسکنی برای فراموشی این درد باشد. بوی تند حسرت و طعم تلخ حماقت نشانه های یک حمله ی احساسیِ مُخرب هستند و من بدون سنگری برای دفاع و سلاحی برای حمله، تسلیم می شوم. هیچکس نمی داند چه اندازه متنفرم از اینکه بگویم اکنون چه احساسی دارم! «س.م.ط.بالا»
این نوشته را بشنوید

این نوشته را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط نوشته با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.