۷۱ بار خوانده شده

پند و اندرز به مردم

و من خطبة له عليه‌السلام و هي من أفصح كلامه عليه‌السلام و فيها يعظ الناس و يهديهم من ضلالتهم و يقال إنه خطبها بعد قتل طلحة و الزبير بِنَا اِهْتَدَيْتُمْ فِي اَلظَّلْمَاءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ اَلْعَلْيَاءِ
4 و از خطبه‌هاى آن حضرت است به راهنمايى ما از تاريكى در آمديد، و به ذروۀ برترى برآمديد.

وَ بِنَا أَفْجَرْتُمْ عَنِ اَلسِّرَارِ
از شب تاريك برون شديد و به سپيدۀ روشن درون شديد .

وُقِرَ سَمْعٌ لَمْ يَفْقَهِ اَلْوَاعِيَةَ
كر باد گوشى كه بانگ بلند را نشنود!

وَ كَيْفَ يُرَاعِي اَلنَّبْأَةَ مَنْ أَصَمَّتْهُ اَلصَّيْحَةُ
و آن كه بانگ بلند او را كر كند، آواى نرم در او چگونه اثر كند؟

رُبِطَ جَنَانٌ لَمْ يُفَارِقْهُ اَلْخَفَقَانُ
دلى كه از ترس خدا لرزان است، پايدار و با اطمينان است .

مَا زِلْتُ أَنْتَظِرُ بِكُمْ عَوَاقِبَ اَلْغَدْرِ وَ أَتَوَسَّمُكُمْ بِحِلْيَةِ اَلْمُغْتَرِّينَ
پيوسته پيمان شكنى شما را مى‌پاييدم، و نشان فريفتگى را در چهره‌تان مى‌ديدم .

حَتَّى سَتَرَنِي عَنْكُمْ جِلْبَابُ اَلدِّينِ وَ بَصَّرَنِيكُمْ صِدْقُ اَلنِّيَّةِ
راه دينداران را مى‌پيموديد، و آن نبوديد كه مى‌نموديد. به صفاى باطن درون شما را مى‌خواندم، و بر شما حكم ظاهرى مى‌راندم .

أَقَمْتُ لَكُمْ عَلَى سَنَنِ اَلْحَقِّ فِي جَوَادِّ اَلْمَضَلَّةِ حَيْثُ تَلْتَقُونَ وَ لاَ دَلِيلَ وَ تَحْتَفِرُونَ وَ لاَ تُمِيهُونَ
بر راه حقّ‌ ايستادم، و آن را از راههاى گمراهى جدا كردم، و به شما نشان دادم. حالى كه مى‌پوييديد، و راهنمايى نمى‌ديديد، چاه مى‌كنديد، و به آبى نمى‌رسيديد ،

اَلْيَوْمَ أُنْطِقُ لَكُمُ اَلْعَجْمَاءَ ذَاتَ اَلْبَيَانِ
و اين اشارت است كه گويا تراز صد مقالت است .

عَزَبَ رَأْيُ اِمْرِئٍ تَخَلَّفَ عَنِّي
روى رستگارى نبيند آن كه خلاف من گزيند ،

مَا شَكَكْتُ فِي اَلْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ
چه از آن روز كه حقّ‌ را ديدم، در آن دو دل نگرديدم .

لَمْ يُوجِسْ مُوسَى عليه‌السلام خِيفَةً عَلَى نَفْسِهِ بَلْ أَشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ اَلْجُهَّالِ وَ دُوَلِ اَلضَّلاَلِ
بيم موسى نه بر جان بود كه بر مردم نادان بود، مبادا گمراهان به حيلت چير شوند و بر آنان امير .

اَلْيَوْمَ تَوَاقَفْنَا عَلَى سَبِيلِ اَلْحَقِّ وَ اَلْبَاطِلِ
امروز حقّ‌ و باطل آشكار است و راه عذر بر شما بسته ،

مَنْ وَثِقَ بِمَاءٍ لَمْ يَظْمَأْ
و آن كه بر لب جوى نشسته است، از بيم تشنگى رسته.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خطبه شقشقيه
گوهر بعدی:پاسخ به ابوسفیان و عباس
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.