۶۵ بار خوانده شده
و من كلام له عليهالسلام في ذم اختلاف العلماء في الفتيا
18 و از سخنان آن حضرت است در نكوهش اختلاف راى عالمان
و فيه يذم أهل الرأي و يكل أمر الحكم في أمور الدين للقرآن
ذم أهل الرأي تَرِدُ عَلَى أَحَدِهِمُ اَلْقَضِيَّةُ فِي حُكْمٍ مِنَ اَلْأَحْكَامِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِرَأْيِهِ
دعوى نزد يكى از آنان برند، و او رأى خود را در آن مىگويد
ثُمَّ تَرِدُ تِلْكَ اَلْقَضِيَّةُ بِعَيْنِهَا عَلَى غَيْرِهِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِخِلاَفِ قَوْلِهِ
و همان دعوى را بر ديگرى عرضه مىكنند و او به خلاف وى راه مىپويد
ثُمَّ يَجْتَمِعُ اَلْقُضَاةُ بِذَلِكَ عِنْدَ اَلْإِمَامِ اَلَّذِي اِسْتَقْضَاهُمْ
پس قاضيان فراهم مىشوند و نزد امامى كه آنان را قضاوت داده مىروند
فَيُصَوِّبُ آرَاءَهُمْ جَمِيعاً
او رأى همه را صواب مىشمارد
وَ إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ
حالى كه خداى آنان يكى است
وَ نَبِيُّهُمْ وَاحِدٌ
پيامبرشان يكى است
وَ كِتَابُهُمْ وَاحِدٌ
و كتابشان يكى است
أَ فَأَمَرَهُمُ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ بِالاِخْتِلاَفِ فَأَطَاعُوهُ
اين خلاف براى چيست خدا گفته است به خلاف يكديگر روند و آنان فرمان خدا بردهاند؟
أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ
يا آنان را از مخالفت نهى فرموده و نافرمانى او كردهاند؟
الحكم للقرآن أَمْ أَنْزَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَى إِتْمَامِهِ
يا آنچه خدا فرستاد دينى است كاسته، و خدا در كامل ساختن آن از ايشان يارى خواسته؟
أَمْ كَانُوا شُرَكَاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ يَقُولُوا وَ عَلَيْهِ أَنْ يَرْضَى
يا آنان شريك اويند و حقّ دارند بگويند، و خدا بايد خشنود باشد از راهى كه آنان مىپويند؟
أَمْ أَنْزَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً تَامّاً فَقَصَّرَ اَلرَّسُولُ صلىاللهعليهوسلم عَنْ تَبْلِيغِهِ وَ أَدَائِهِ
يا دينى كه خدا فرستاده تمام بوده و پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) در رساندن آن كوتاهى نموده؟
وَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ يَقُولُ مٰا فَرَّطْنٰا فِي اَلْكِتٰابِ مِنْ شَيْءٍ
حالى كه خداى سبحان گويد: «فرو نگذاشتيم در كتاب چيزى را»
وَ فِيهِ تِبْيَانٌ لِكُلِّ شَيْءٍ
و گويد: در آن بيان هر چيزى است .
وَ ذَكَرَ أَنَّ اَلْكِتَابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لاَ اِخْتِلاَفَ فِيهِ
و يادآور شده است كه بعض قرآن گواه بعض ديگر است، و اختلافى در آن نيست
فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ لَوْ كٰانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اَللّٰهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اِخْتِلاٰفاً كَثِيراً
و فرمود: «اگر از سوى خداى يكتا نيامده بود، در آن اختلاف فراوان مىيافتند.»
وَ إِنَّ اَلْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ
ظاهر قرآن زيباست، باطن آن ژرف ناپيداست
لاَ تَفْنَى عَجَائِبُهُ
عجايب آن سپرى نگردد
وَ لاَ تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ
غرايب آن به پايان نرسد
وَ لاَ تُكْشَفُ اَلظُّلُمَاتُ إِلاَّ بِهِ
و تاريكىها جز بدان زدوده نشود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
18 و از سخنان آن حضرت است در نكوهش اختلاف راى عالمان
و فيه يذم أهل الرأي و يكل أمر الحكم في أمور الدين للقرآن
ذم أهل الرأي تَرِدُ عَلَى أَحَدِهِمُ اَلْقَضِيَّةُ فِي حُكْمٍ مِنَ اَلْأَحْكَامِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِرَأْيِهِ
دعوى نزد يكى از آنان برند، و او رأى خود را در آن مىگويد
ثُمَّ تَرِدُ تِلْكَ اَلْقَضِيَّةُ بِعَيْنِهَا عَلَى غَيْرِهِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِخِلاَفِ قَوْلِهِ
و همان دعوى را بر ديگرى عرضه مىكنند و او به خلاف وى راه مىپويد
ثُمَّ يَجْتَمِعُ اَلْقُضَاةُ بِذَلِكَ عِنْدَ اَلْإِمَامِ اَلَّذِي اِسْتَقْضَاهُمْ
پس قاضيان فراهم مىشوند و نزد امامى كه آنان را قضاوت داده مىروند
فَيُصَوِّبُ آرَاءَهُمْ جَمِيعاً
او رأى همه را صواب مىشمارد
وَ إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ
حالى كه خداى آنان يكى است
وَ نَبِيُّهُمْ وَاحِدٌ
پيامبرشان يكى است
وَ كِتَابُهُمْ وَاحِدٌ
و كتابشان يكى است
أَ فَأَمَرَهُمُ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ بِالاِخْتِلاَفِ فَأَطَاعُوهُ
اين خلاف براى چيست خدا گفته است به خلاف يكديگر روند و آنان فرمان خدا بردهاند؟
أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ
يا آنان را از مخالفت نهى فرموده و نافرمانى او كردهاند؟
الحكم للقرآن أَمْ أَنْزَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَى إِتْمَامِهِ
يا آنچه خدا فرستاد دينى است كاسته، و خدا در كامل ساختن آن از ايشان يارى خواسته؟
أَمْ كَانُوا شُرَكَاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ يَقُولُوا وَ عَلَيْهِ أَنْ يَرْضَى
يا آنان شريك اويند و حقّ دارند بگويند، و خدا بايد خشنود باشد از راهى كه آنان مىپويند؟
أَمْ أَنْزَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً تَامّاً فَقَصَّرَ اَلرَّسُولُ صلىاللهعليهوسلم عَنْ تَبْلِيغِهِ وَ أَدَائِهِ
يا دينى كه خدا فرستاده تمام بوده و پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) در رساندن آن كوتاهى نموده؟
وَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ يَقُولُ مٰا فَرَّطْنٰا فِي اَلْكِتٰابِ مِنْ شَيْءٍ
حالى كه خداى سبحان گويد: «فرو نگذاشتيم در كتاب چيزى را»
وَ فِيهِ تِبْيَانٌ لِكُلِّ شَيْءٍ
و گويد: در آن بيان هر چيزى است .
وَ ذَكَرَ أَنَّ اَلْكِتَابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لاَ اِخْتِلاَفَ فِيهِ
و يادآور شده است كه بعض قرآن گواه بعض ديگر است، و اختلافى در آن نيست
فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ لَوْ كٰانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اَللّٰهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اِخْتِلاٰفاً كَثِيراً
و فرمود: «اگر از سوى خداى يكتا نيامده بود، در آن اختلاف فراوان مىيافتند.»
وَ إِنَّ اَلْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ
ظاهر قرآن زيباست، باطن آن ژرف ناپيداست
لاَ تَفْنَى عَجَائِبُهُ
عجايب آن سپرى نگردد
وَ لاَ تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ
غرايب آن به پايان نرسد
وَ لاَ تُكْشَفُ اَلظُّلُمَاتُ إِلاَّ بِهِ
و تاريكىها جز بدان زدوده نشود
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شناخت مدعیان قضاوت
گوهر بعدی:سوابق أشعث بن قيس
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.