هوش مصنوعی:
امام علی (ع) در خطبهای در کوفه مورد اعتراض الأشعث بن قیس قرار گرفت. امام در پاسخ او را به نفاق و کفر متهم کرد و اشاره به گذشتهاش کرد که در جاهلیت و اسلام اسیر شده بود. همچنین به خیانت الأشعث در واقعهای با خالد بن الولید اشاره کرد که باعث شد قومش او را «عرف النار» (نماد خیانت) بنامند.
رده سنی:
15+
محتوا شامل مباحث تاریخی و سیاسی است که نیاز به درک نسبتاً بالایی از زمینههای تاریخی و دینی دارد. همچنین عبارات تند و اتهامآمیز در متن ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
سوابق أشعث بن قيس
و من كلام له عليهالسلام قاله للأشعث بن قيس و هو على منبر الكوفة يخطب
19 و از سخنان آن حضرت است كه به اشعث پسر قيس فرمود. امام بر منبر كوفه خطبه مىخواند
فمضى في بعض كلامه شيء اعترضه الأشعث فيه
در سخن او جملهاى آمد، اشعث بر او خرده گرفت
فقال يا أمير المؤمنين هذه عليك لا لك
و گفت: اين سخن به زيان توست نه به سود تو
فخفض عليهالسلام إليه بصره ثم قال
امام نگاه خود را بدو دوخت و فرمود:
مَا يُدْرِيكَ مَا عَلَيَّ مِمَّا لِي
تو را كه آگاهانيد كه سود من كدام است و زيان من كدام
عَلَيْكَ لَعْنَةُ اَللَّهِ وَ لَعْنَةُ اَللاَّعِنِينَ
كه لعنت خدا و لعنت كنندگان بر تو باد .
حَائِكٌ اِبْنُ حَائِكٍ
اى متكبّر متكبّرزاده ،
مُنَافِقٌ اِبْنُ كَافِرٍ
منافق كافرزاده
وَ اَللَّهِ لَقَدْ أَسَرَكَ اَلْكُفْرُ مَرَّةً وَ اَلْإِسْلاَمُ أُخْرَى
يك بار در عهد كفر اسير گشتى، بار ديگر در حكومت اسلام به اسيرى در آمدى
فَمَا فَدَاكَ مِنْ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا مَالُكَ وَ لاَ حَسَبُكَ
و هر دو بار نه مال تو تو را سودى بخشيد و نه تبارت به فريادت رسيد
وَ إِنَّ اِمْرَأً دَلَّ عَلَى قَوْمِهِ اَلسَّيْفَ
آن كه كسان خود را به دم شمشير بسپارد
وَ سَاقَ إِلَيْهِمُ اَلْحَتْفَ
و مرگ را به سر آنان آرد، سزاوار است
لَحَرِيٌّ أَنْ يَمْقُتَهُ اَلْأَقْرَبُ
كه خويش وى، دشمنش دارد
وَ لاَ يَأْمَنَهُ اَلْأَبْعَدُ
و بيگانه بدو اطمينان نيارد.
قال السيد الشريف يريد عليهالسلام أنه أسر في الكفر مرة و في الإسلام مرة
و أما قوله دل على قومه السيف
فأراد به حديثا كان للأشعث مع خالد بن الوليد باليمامة
غر فيه قومه و مكر بهم حتى أوقع بهم خالد
و كان قومه بعد ذلك يسمونه عرف النار
و هو اسم للغادر عندهم
19 و از سخنان آن حضرت است كه به اشعث پسر قيس فرمود. امام بر منبر كوفه خطبه مىخواند
فمضى في بعض كلامه شيء اعترضه الأشعث فيه
در سخن او جملهاى آمد، اشعث بر او خرده گرفت
فقال يا أمير المؤمنين هذه عليك لا لك
و گفت: اين سخن به زيان توست نه به سود تو
فخفض عليهالسلام إليه بصره ثم قال
امام نگاه خود را بدو دوخت و فرمود:
مَا يُدْرِيكَ مَا عَلَيَّ مِمَّا لِي
تو را كه آگاهانيد كه سود من كدام است و زيان من كدام
عَلَيْكَ لَعْنَةُ اَللَّهِ وَ لَعْنَةُ اَللاَّعِنِينَ
كه لعنت خدا و لعنت كنندگان بر تو باد .
حَائِكٌ اِبْنُ حَائِكٍ
اى متكبّر متكبّرزاده ،
مُنَافِقٌ اِبْنُ كَافِرٍ
منافق كافرزاده
وَ اَللَّهِ لَقَدْ أَسَرَكَ اَلْكُفْرُ مَرَّةً وَ اَلْإِسْلاَمُ أُخْرَى
يك بار در عهد كفر اسير گشتى، بار ديگر در حكومت اسلام به اسيرى در آمدى
فَمَا فَدَاكَ مِنْ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا مَالُكَ وَ لاَ حَسَبُكَ
و هر دو بار نه مال تو تو را سودى بخشيد و نه تبارت به فريادت رسيد
وَ إِنَّ اِمْرَأً دَلَّ عَلَى قَوْمِهِ اَلسَّيْفَ
آن كه كسان خود را به دم شمشير بسپارد
وَ سَاقَ إِلَيْهِمُ اَلْحَتْفَ
و مرگ را به سر آنان آرد، سزاوار است
لَحَرِيٌّ أَنْ يَمْقُتَهُ اَلْأَقْرَبُ
كه خويش وى، دشمنش دارد
وَ لاَ يَأْمَنَهُ اَلْأَبْعَدُ
و بيگانه بدو اطمينان نيارد.
قال السيد الشريف يريد عليهالسلام أنه أسر في الكفر مرة و في الإسلام مرة
و أما قوله دل على قومه السيف
فأراد به حديثا كان للأشعث مع خالد بن الوليد باليمامة
غر فيه قومه و مكر بهم حتى أوقع بهم خالد
و كان قومه بعد ذلك يسمونه عرف النار
و هو اسم للغادر عندهم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:خودمحورى در قضاوت
گوهر بعدی:ضرورت پند پذيرى از گذشتگان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.