۷۲ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام بعد غارة الضحاك بن قيس صاحب معاوية على الحاجّ بعد قصة الحكمين
29 و از خطبههاى آن حضرت است
و فيها يستنهض أصحابه لما حدث في الأطراف
أَيُّهَا اَلنَّاسُ اَلْمُجْتَمِعَةُ أَبْدَانُهُمْ اَلْمُخْتَلِفَةُ أَهْوَاؤُهُمْ
اى مردمى كه به تن فراهميد و در خواهشها مخالف هميد
كَلاَمُكُمْ يُوهِي اَلصُّمَّ اَلصِّلاَبَ
سخنانتان تيز، چنانكه سنگ خاره را گدازد
وَ فِعْلُكُمْ يُطْمِعُ فِيكُمُ اَلْأَعْدَاءَ
و كردارتان كند، چنانكه دشمن را در بارۀ شما به طمع اندازد
تَقُولُونَ فِي اَلْمَجَالِسِ كَيْتَ وَ كَيْتَ
در بزم، جويندۀ مرد ستيزيد
فَإِذَا جَاءَ اَلْقِتَالُ قُلْتُمْ حِيدِي حَيَادِ
و در رزم، پويندۀ راه گريز
مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاكُمْ
آن كه از شما يارى خواهد خوار است
وَ لاَ اِسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاكُمْ
و دل تيمار خوارتان از آسايش به كنار
أَعَالِيلُ بِأَضَالِيلَ
بهانههاى نابخردانه مىآوريد
وَ سَأَلْتُمُونِي اَلتَّطْوِيلَ
و چون وامدارى كه پى در پى مهلت خواهد امروز و فردا مىكنيد
دِفَاعَ ذِي اَلدَّيْنِ اَلْمَطُولِ
لاَ يَمْنَعُ اَلضَّيْمَ اَلذَّلِيلُ
آن كه تن به خوارى داده، دفع ستم را چگونه شايد
وَ لاَ يُدْرَكُ اَلْحَقُّ إِلاَّ بِالْجِدِّ
كه حق جز با كوشش بدست نيايد
أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ
حال كه خانۀ شما را گرفتند براى كدام خانه پيكار مىكنيد
وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُونَ
و پس از من در كنار كدام امام كارزار مىكنيد
اَلْمَغْرُورُ وَ اَللَّهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ
به خدا سوگند، فريفته كسى است كه فريب شما را خورد
وَ مَنْ فَازَ بِكُمْ فَقَدْ فَازَ وَ اَللَّهِ بِالسَّهْمِ اَلْأَخْيَبِ
و بىنصيب كسى است كه انتظار پيروزى از شما برد. تير بى پيكان را مانيد، كه آسيبى به دشمن نمىرساند
وَ مَنْ رَمَى بِكُمْ فَقَدْ رَمَى بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ
أَصْبَحْتُ وَ اَللَّهِ لاَ أُصَدِّقُ قَوْلَكُمْ
به خدا سوگند، نه گفتۀ شما را باور
وَ لاَ أَطْمَعُ فِي نَصْرِكُمْ
و نه سوداى ياريتان را در سر
وَ لاَ أُوعِدُ اَلْعَدُوَّ بِكُمْ
و نه دشمن را از شما بر حذر مىدارم
مَا بَالُكُمْ
دردتان چيست
مَا دَوَاؤُكُمْ مَا طِبُّكُمْ
و دارويتان كدام است؟ و شما را چه عادت و مرام است
اَلْقَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُكُمْ
آخر شاميان هم، چون شمايند
أَ قَوْلاً بِغَيْرِ عِلْمٍ
اين همه گفتار بىكردار
وَ غَفْلةً مِنْ غَيْرِ وَرَعٍ
بىپروا و ناپرهيزكار
وَ طَمَعاً فِي غَيْرِ حَقٍّ
و در غير حقّ طمعكار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
29 و از خطبههاى آن حضرت است
و فيها يستنهض أصحابه لما حدث في الأطراف
أَيُّهَا اَلنَّاسُ اَلْمُجْتَمِعَةُ أَبْدَانُهُمْ اَلْمُخْتَلِفَةُ أَهْوَاؤُهُمْ
اى مردمى كه به تن فراهميد و در خواهشها مخالف هميد
كَلاَمُكُمْ يُوهِي اَلصُّمَّ اَلصِّلاَبَ
سخنانتان تيز، چنانكه سنگ خاره را گدازد
وَ فِعْلُكُمْ يُطْمِعُ فِيكُمُ اَلْأَعْدَاءَ
و كردارتان كند، چنانكه دشمن را در بارۀ شما به طمع اندازد
تَقُولُونَ فِي اَلْمَجَالِسِ كَيْتَ وَ كَيْتَ
در بزم، جويندۀ مرد ستيزيد
فَإِذَا جَاءَ اَلْقِتَالُ قُلْتُمْ حِيدِي حَيَادِ
و در رزم، پويندۀ راه گريز
مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاكُمْ
آن كه از شما يارى خواهد خوار است
وَ لاَ اِسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاكُمْ
و دل تيمار خوارتان از آسايش به كنار
أَعَالِيلُ بِأَضَالِيلَ
بهانههاى نابخردانه مىآوريد
وَ سَأَلْتُمُونِي اَلتَّطْوِيلَ
و چون وامدارى كه پى در پى مهلت خواهد امروز و فردا مىكنيد
دِفَاعَ ذِي اَلدَّيْنِ اَلْمَطُولِ
لاَ يَمْنَعُ اَلضَّيْمَ اَلذَّلِيلُ
آن كه تن به خوارى داده، دفع ستم را چگونه شايد
وَ لاَ يُدْرَكُ اَلْحَقُّ إِلاَّ بِالْجِدِّ
كه حق جز با كوشش بدست نيايد
أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ
حال كه خانۀ شما را گرفتند براى كدام خانه پيكار مىكنيد
وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُونَ
و پس از من در كنار كدام امام كارزار مىكنيد
اَلْمَغْرُورُ وَ اَللَّهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ
به خدا سوگند، فريفته كسى است كه فريب شما را خورد
وَ مَنْ فَازَ بِكُمْ فَقَدْ فَازَ وَ اَللَّهِ بِالسَّهْمِ اَلْأَخْيَبِ
و بىنصيب كسى است كه انتظار پيروزى از شما برد. تير بى پيكان را مانيد، كه آسيبى به دشمن نمىرساند
وَ مَنْ رَمَى بِكُمْ فَقَدْ رَمَى بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ
أَصْبَحْتُ وَ اَللَّهِ لاَ أُصَدِّقُ قَوْلَكُمْ
به خدا سوگند، نه گفتۀ شما را باور
وَ لاَ أَطْمَعُ فِي نَصْرِكُمْ
و نه سوداى ياريتان را در سر
وَ لاَ أُوعِدُ اَلْعَدُوَّ بِكُمْ
و نه دشمن را از شما بر حذر مىدارم
مَا بَالُكُمْ
دردتان چيست
مَا دَوَاؤُكُمْ مَا طِبُّكُمْ
و دارويتان كدام است؟ و شما را چه عادت و مرام است
اَلْقَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُكُمْ
آخر شاميان هم، چون شمايند
أَ قَوْلاً بِغَيْرِ عِلْمٍ
اين همه گفتار بىكردار
وَ غَفْلةً مِنْ غَيْرِ وَرَعٍ
بىپروا و ناپرهيزكار
وَ طَمَعاً فِي غَيْرِ حَقٍّ
و در غير حقّ طمعكار
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:دنيا شناسى و سفارش به پارسایی
گوهر بعدی:افشاگری در رابطه با کشته شدن عثمان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.