۵۹ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام بعد التحكيم و ما بلغه من أمر الحكمين و فيها حمد اللّه على بلائه ثم بيان سبب البلوى
35 و از خطبههاى آن حضرت است بعد از گماردن داوران
الحمد على البلاء اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ إِنْ أَتَى اَلدَّهْرُ بِالْخَطْبِ اَلْفَادِحِ وَ اَلْحَدَثِ اَلْجَلِيلِ
سپاس خداى راست، هرچند روزگار كارى دشوار پيش آورده، و حادثهاى بزرگ پديد كرده
وَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ لَيْسَ مَعَهُ إِلَهٌ غَيْرُهُ
گواهى مىدهم كه خدا يكى است، انبازى ندارد و با او شريكى نيست
وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ صلىاللهعليهوآله
و محمّد بندۀ او و فرستادۀ اوست. درود بر او و آل او باد
سبب البلوى أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مَعْصِيَةَ اَلنَّاصِحِ اَلشَّفِيقِ اَلْعَالِمِ اَلْمُجَرِّبِ تُورِثُ اَلْحَسْرَةَ وَ تُعْقِبُ اَلنَّدَامَةَ
امّا بعد، نافرمانى خيرخواه مهربان، داناى كاردان، دريغ خوردن آرد، و پشيمانى به دنبال دارد
وَ قَدْ كُنْتُ أَمَرْتُكُمْ فِي هَذِهِ اَلْحُكُومَةِ أَمْرِي
در بارۀ اين داورى رأى خويش را گفتم
وَ نَخَلْتُ لَكُمْ مَخْزُونَ رَأْيِي
و آنچه درون دل داشتم از شما ننهفتم
لَوْ كَانَ يُطَاعُ لِقَصِيرٍ أَمْرٌ
«رأى راست آن بود اگر مىپذيرفتيد» .
فَأَبَيْتُمْ عَلَيَّ إِبَاءَ اَلْمُخَالِفِينَ اَلْجُفَاةِ وَ اَلْمُنَابِذِينَ اَلْعُصَاةِ
امّا مخالف وار، سر باز زديد و نافرمانى پيش گرفتيد، جفا ورزيديد و به راه عصيان رفتيد
حَتَّى اِرْتَابَ اَلنَّاصِحُ بِنُصْحِهِ
تا آنكه نصيحتگو در بارۀ خود بدگمان شد
وَ ضَنَّ اَلزَّنْدُ بِقَدْحِهِ
و «حلوا رنج دهان» ،
فَكُنْتُ أَنَا وَ إِيَّاكُمْ كَمَا قَالَ أَخُو هَوَازِنَ
و داستان من و شما چنان كه: نصيحت همه عالم چو باد در قفس است به گوش مردم نادان چو آب در غربال
أَمَرْتُكُمْ أَمْرِي بِمُنْعَرَجِ اَللِّوَى فَلَمْ تَسْتَبِينُوا اَلنُّصْحَ إِلاَّ ضُحَى اَلْغَدِ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
35 و از خطبههاى آن حضرت است بعد از گماردن داوران
الحمد على البلاء اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ إِنْ أَتَى اَلدَّهْرُ بِالْخَطْبِ اَلْفَادِحِ وَ اَلْحَدَثِ اَلْجَلِيلِ
سپاس خداى راست، هرچند روزگار كارى دشوار پيش آورده، و حادثهاى بزرگ پديد كرده
وَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ لَيْسَ مَعَهُ إِلَهٌ غَيْرُهُ
گواهى مىدهم كه خدا يكى است، انبازى ندارد و با او شريكى نيست
وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ صلىاللهعليهوآله
و محمّد بندۀ او و فرستادۀ اوست. درود بر او و آل او باد
سبب البلوى أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مَعْصِيَةَ اَلنَّاصِحِ اَلشَّفِيقِ اَلْعَالِمِ اَلْمُجَرِّبِ تُورِثُ اَلْحَسْرَةَ وَ تُعْقِبُ اَلنَّدَامَةَ
امّا بعد، نافرمانى خيرخواه مهربان، داناى كاردان، دريغ خوردن آرد، و پشيمانى به دنبال دارد
وَ قَدْ كُنْتُ أَمَرْتُكُمْ فِي هَذِهِ اَلْحُكُومَةِ أَمْرِي
در بارۀ اين داورى رأى خويش را گفتم
وَ نَخَلْتُ لَكُمْ مَخْزُونَ رَأْيِي
و آنچه درون دل داشتم از شما ننهفتم
لَوْ كَانَ يُطَاعُ لِقَصِيرٍ أَمْرٌ
«رأى راست آن بود اگر مىپذيرفتيد» .
فَأَبَيْتُمْ عَلَيَّ إِبَاءَ اَلْمُخَالِفِينَ اَلْجُفَاةِ وَ اَلْمُنَابِذِينَ اَلْعُصَاةِ
امّا مخالف وار، سر باز زديد و نافرمانى پيش گرفتيد، جفا ورزيديد و به راه عصيان رفتيد
حَتَّى اِرْتَابَ اَلنَّاصِحُ بِنُصْحِهِ
تا آنكه نصيحتگو در بارۀ خود بدگمان شد
وَ ضَنَّ اَلزَّنْدُ بِقَدْحِهِ
و «حلوا رنج دهان» ،
فَكُنْتُ أَنَا وَ إِيَّاكُمْ كَمَا قَالَ أَخُو هَوَازِنَ
و داستان من و شما چنان كه: نصيحت همه عالم چو باد در قفس است به گوش مردم نادان چو آب در غربال
أَمَرْتُكُمْ أَمْرِي بِمُنْعَرَجِ اَللِّوَى فَلَمْ تَسْتَبِينُوا اَلنُّصْحَ إِلاَّ ضُحَى اَلْغَدِ
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:برانگیختن مردم برای نبرد با شامیان
گوهر بعدی:تلاش در هدايت خوارج نهروان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.