هوش مصنوعی:
امام علی (ع) در این خطبه به شرایط پیش از بعثت پیامبر اکرم (ص) اشاره میکند که در آن دوران، جهان در تاریکی و فتنه فرو رفته بود. نشانههای هدایت از بین رفته و نشانههای گمراهی آشکار شده بود. دنیا پر از فتنه، ترس و جنگ بود. امام از مردم میخواهد که عبرت بگیرند و به یاد آورند که پدران و برادرانشان در همین شرایط گرفتار بودند. ایشان تأکید میکنند که مردم امروز نیز همانند گذشته مسئول اعمال خود هستند و هیچ چیز جدیدی بر آنها آشکار نشده است. همچنین، هشدار میدهند که فریب ظواهر فریبنده دنیا را نخورند، زیرا اینها موقتی و زودگذر هستند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق دینی و تاریخی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آگاهی نسبی از تاریخ اسلام دارد. همچنین، برخی عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
توصیف بعثت
و من خطبة له عليهالسلام في الرسول الأعظم صلىاللهعليهوآله و بلاغ الإمام عنه
89 و از خطبههاى آن حضرت است
أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ اَلرُّسُلِ
او را هنگامى فرستاد كه: پيامبران نبودند
وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ اَلْأُمَمِ
و مردمان در خوابى دراز مىغنودند
وَ اِعْتِزَامٍ مِنَ اَلْفِتَنِ
اسب فتنه در جولان
وَ اِنْتِشَارٍ مِنَ اَلْأُمُورِ
كارها پريشان
وَ تَلَظٍّ مِنَ اَلْحُرُوبِ
آتش جنگها فروزان
وَ اَلدُّنْيَا كَاسِفَةُ اَلنُّورِ
جهان تيره
ظَاهِرَةُ اَلْغُرُورِ
فريب دنيا بر همه چيره
عَلَى حِينِ اِصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا
باغ آن افسرده، برگ آن زرد و پژمرده
وَ إِيَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا
از ميوهاش نوميد
وَ اِغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا
آبش در دل زمين ناپديد
قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ اَلْهُدَى
نشانههاى رستگارى ناپيدا
وَ ظَهَرَتْ أَعْلاَمُ اَلرَّدَى
علامتهاى گمراهى هويدا
فَهِيَ مُتَجَهِّمَةٌ لِأَهْلِهَا
دنيا با مردم خود ناخوشروى
عَابِسَةٌ فِي وَجْهِ طَالِبِهَا
و با خواهندۀ خويش ترش روى
ثَمَرُهَا اَلْفِتْنَةُ
بارش محنت و آزار
وَ طَعَامُهَا اَلْجِيفَةُ
خوردنى آن مردار
وَ شِعَارُهَا اَلْخَوْفُ
درونش بيم
وَ دِثَارُهَا اَلسَّيْفُ
برونش تيغ مرگبار
فَاعْتَبِرُوا عِبَادَ اَللَّهِ
پس بندگان خدا! عبرت گيريد
وَ اُذْكُرُوا تِيكَ اَلَّتِي آبَاؤُكُمْ وَ إِخْوَانُكُمْ بِهَا مُرْتَهَنُونَ
و كردههاى پدران و برادران خود را به ياد آريد، كه چگونه در گرو آن كردارند
وَ عَلَيْهَا مُحَاسَبُونَ
و حساب آن را عهده دارند
وَ لَعَمْرِي مَا تَقَادَمَتْ بِكُمْ وَ لاَ بِهِمُ اَلْعُهُودُ
به جانم سوگند، هنوز ميان شما و آنان روزگارى نگذشته
وَ لاَ خَلَتْ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمُ اَلْأَحْقَابُ وَ اَلْقُرُونُ
و سالها و قرنها فاصله نگشته
وَ مَا أَنْتُمُ اَلْيَوْمَ مِنْ يَوْمَ كُنْتُمْ فِي أَصْلاَبِهِمْ بِبَعِيدٍ
و امروز كه ديده به جهان گشودهايد چندان دور نيست از روزى كه در پشت آنان بودهايد .
وَ اَللَّهِ مَا أَسْمَعَكُمُ اَلرَّسُولُ شَيْئاً إِلاَّ وَ هَا أَنَا ذَا مُسْمِعُكُمُوهُ
به خدا كه، پيامبر آنان را چيزى نشنواند، جز آنكه من امروز آن را به شما مىشنوانم
وَ مَا أَسْمَاعُكُمُ اَلْيَوْمَ بِدُونِ أَسْمَاعِكُمْ بِالْأَمْسِ
گوشى كه شما امروز داريد همانند آن است كه ديروز به آنان دادند
وَ لاَ شُقَّتْ لَهُمُ اَلْأَبْصَارُ
و ديدگانى كه اكنون داريد چون ديدهها است كه براى آنان گشادند
وَ لاَ جُعِلَتْ لَهُمُ اَلْأَفْئِدَةُ فِي ذَلِكَ اَلزَّمَانِ
إِلاَّ وَ قَدْ أُعْطِيتُمْ مِثْلَهَا فِي هَذَا اَلزَّمَانِ
دلهايى كه در سينۀ شما نهادند، همانند دلهاست كه در آن روزگار به آنان دادند .
وَ وَ اَللَّهِ مَا بُصِّرْتُمْ بَعْدَهُمْ شَيْئاً جَهِلُوهُ
به خدا سوگند، چيزى را به شما ننمودند كه آنان ندانستند
وَ لاَ أُصْفِيتُمْ بِهِ وَ حُرِمُوهُ
و چيزى را خاصّ شما نكردند، كه آنان از آن محروم ماندند
وَ لَقَدْ نَزَلَتْ بِكُمُ اَلْبَلِيَّةُ جَائِلاً خِطَامُهَا
اكنون فتنه بر شما فرود آمد، همچون شترى كه مهارش جنبان است
رِخْواً بِطَانُهَا
و ميانبندش سست و نا استوار، و سوارى بر آن دشوار .
فَلاَ يَغُرَّنَّكُمْ مَا أَصْبَحَ فِيهِ أَهْلُ اَلْغُرُورِ
مبادا آنچه مردم دنيا را فريفت، شما را بفريبد
فَإِنَّمَا هُوَ ظِلٌّ مَمْدُودٌ إِلَى أَجَلٍ مَعْدُودٍ
كه آن دامى است چون سايه گسترده همه را به دام اندازد ، و تا دم مرگ رهاشان نسازد
89 و از خطبههاى آن حضرت است
أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ اَلرُّسُلِ
او را هنگامى فرستاد كه: پيامبران نبودند
وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ اَلْأُمَمِ
و مردمان در خوابى دراز مىغنودند
وَ اِعْتِزَامٍ مِنَ اَلْفِتَنِ
اسب فتنه در جولان
وَ اِنْتِشَارٍ مِنَ اَلْأُمُورِ
كارها پريشان
وَ تَلَظٍّ مِنَ اَلْحُرُوبِ
آتش جنگها فروزان
وَ اَلدُّنْيَا كَاسِفَةُ اَلنُّورِ
جهان تيره
ظَاهِرَةُ اَلْغُرُورِ
فريب دنيا بر همه چيره
عَلَى حِينِ اِصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا
باغ آن افسرده، برگ آن زرد و پژمرده
وَ إِيَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا
از ميوهاش نوميد
وَ اِغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا
آبش در دل زمين ناپديد
قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ اَلْهُدَى
نشانههاى رستگارى ناپيدا
وَ ظَهَرَتْ أَعْلاَمُ اَلرَّدَى
علامتهاى گمراهى هويدا
فَهِيَ مُتَجَهِّمَةٌ لِأَهْلِهَا
دنيا با مردم خود ناخوشروى
عَابِسَةٌ فِي وَجْهِ طَالِبِهَا
و با خواهندۀ خويش ترش روى
ثَمَرُهَا اَلْفِتْنَةُ
بارش محنت و آزار
وَ طَعَامُهَا اَلْجِيفَةُ
خوردنى آن مردار
وَ شِعَارُهَا اَلْخَوْفُ
درونش بيم
وَ دِثَارُهَا اَلسَّيْفُ
برونش تيغ مرگبار
فَاعْتَبِرُوا عِبَادَ اَللَّهِ
پس بندگان خدا! عبرت گيريد
وَ اُذْكُرُوا تِيكَ اَلَّتِي آبَاؤُكُمْ وَ إِخْوَانُكُمْ بِهَا مُرْتَهَنُونَ
و كردههاى پدران و برادران خود را به ياد آريد، كه چگونه در گرو آن كردارند
وَ عَلَيْهَا مُحَاسَبُونَ
و حساب آن را عهده دارند
وَ لَعَمْرِي مَا تَقَادَمَتْ بِكُمْ وَ لاَ بِهِمُ اَلْعُهُودُ
به جانم سوگند، هنوز ميان شما و آنان روزگارى نگذشته
وَ لاَ خَلَتْ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمُ اَلْأَحْقَابُ وَ اَلْقُرُونُ
و سالها و قرنها فاصله نگشته
وَ مَا أَنْتُمُ اَلْيَوْمَ مِنْ يَوْمَ كُنْتُمْ فِي أَصْلاَبِهِمْ بِبَعِيدٍ
و امروز كه ديده به جهان گشودهايد چندان دور نيست از روزى كه در پشت آنان بودهايد .
وَ اَللَّهِ مَا أَسْمَعَكُمُ اَلرَّسُولُ شَيْئاً إِلاَّ وَ هَا أَنَا ذَا مُسْمِعُكُمُوهُ
به خدا كه، پيامبر آنان را چيزى نشنواند، جز آنكه من امروز آن را به شما مىشنوانم
وَ مَا أَسْمَاعُكُمُ اَلْيَوْمَ بِدُونِ أَسْمَاعِكُمْ بِالْأَمْسِ
گوشى كه شما امروز داريد همانند آن است كه ديروز به آنان دادند
وَ لاَ شُقَّتْ لَهُمُ اَلْأَبْصَارُ
و ديدگانى كه اكنون داريد چون ديدهها است كه براى آنان گشادند
وَ لاَ جُعِلَتْ لَهُمُ اَلْأَفْئِدَةُ فِي ذَلِكَ اَلزَّمَانِ
إِلاَّ وَ قَدْ أُعْطِيتُمْ مِثْلَهَا فِي هَذَا اَلزَّمَانِ
دلهايى كه در سينۀ شما نهادند، همانند دلهاست كه در آن روزگار به آنان دادند .
وَ وَ اَللَّهِ مَا بُصِّرْتُمْ بَعْدَهُمْ شَيْئاً جَهِلُوهُ
به خدا سوگند، چيزى را به شما ننمودند كه آنان ندانستند
وَ لاَ أُصْفِيتُمْ بِهِ وَ حُرِمُوهُ
و چيزى را خاصّ شما نكردند، كه آنان از آن محروم ماندند
وَ لَقَدْ نَزَلَتْ بِكُمُ اَلْبَلِيَّةُ جَائِلاً خِطَامُهَا
اكنون فتنه بر شما فرود آمد، همچون شترى كه مهارش جنبان است
رِخْواً بِطَانُهَا
و ميانبندش سست و نا استوار، و سوارى بر آن دشوار .
فَلاَ يَغُرَّنَّكُمْ مَا أَصْبَحَ فِيهِ أَهْلُ اَلْغُرُورِ
مبادا آنچه مردم دنيا را فريفت، شما را بفريبد
فَإِنَّمَا هُوَ ظِلٌّ مَمْدُودٌ إِلَى أَجَلٍ مَعْدُودٍ
كه آن دامى است چون سايه گسترده همه را به دام اندازد ، و تا دم مرگ رهاشان نسازد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:عوامل هلاكت انسانها
گوهر بعدی:وصف توحید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.