۶۱ بار خوانده شده

سفارش به ترک دنیا و عبرت از گذشتگان

و من خطبة له عليه‌السلام في التزهيد من الدنيا
99 و از خطبه‌هاى آن حضرت است

نَحْمَدُهُ عَلَى مَا كَانَ
او را بر آنچه بوده سپاس مى‌گوييم

وَ نَسْتَعِينُهُ مِنْ أَمْرِنَا عَلَى مَا يَكُونُ
و براى آنچه بود، در كار خويش از او يارى مى‌جوييم

وَ نَسْأَلُهُ اَلْمُعَافَاةَ فِي اَلْأَدْيَانِ
و از او مى‌خواهيم تا دينمان را به سلامت دارد

كَمَا نَسْأَلُهُ اَلْمُعَافَاةَ فِي اَلْأَبْدَانِ
آن چنانكه از او مى‌خواهيم تا تن‌هامان درست ماند

عِبَادَ اَللَّهِ
بندگان خدا

أُوصِيكُمْ بِالرَّفْضِ لِهَذِهِ اَلدُّنْيَا اَلتَّارِكَةِ لَكُمْ وَ إِنْ لَمْ تُحِبُّوا تَرْكَهَا
شما را سفارش مى‌كنم اين دنيا را كه وانهندۀ شماست واگذاريد، هر چند وانهادن آن را دوست نمى‌داريد

وَ اَلْمُبْلِيَةِ لِأَجْسَامِكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ تَجْدِيدَهَا
دنيايى كه تن‌ها را كهنه مى‌كند، هر چند نو شدن آن را خوش داريد

فَإِنَّمَا مَثَلُكُمْ وَ مَثَلُهَا كَسَفْرٍ
مثل شما و دنيا، چون گروهى همسفر است

سَلَكُوا سَبِيلاً فَكَأَنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوهُ
كه به راهى مى‌روند، و تا درنگرند آن را مى‌سپرند

وَ أَمُّوا عَلَماً فَكَأَنَّهُمْ قَدْ بَلَغُوهُ
و يا قصد رسيدن به نشانى كرده‌اند، و گويى بدان رسيده‌اند

وَ كَمْ عَسَى اَلْمُجْرِي إِلَى اَلْغَايَةِ أَنْ يَجْرِيَ إِلَيْهَا حَتَّى يَبْلُغَهَا
چه كوتاه است فرصت كسى كه تازد تا راهى كه در پيش دارد به سر رسد

وَ مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ بَقَاءُ مَنْ لَهُ يَوْمٌ لاَ يَعْدُوهُ
و يا آنكه روزى فرصت دارد نه بيش و مرگش از در رسد ،

وَ طَالِبٌ حَثِيثٌ مِنَ اَلْمَوْتِ يَحْدُوهُ
و خواهانى شتابان در پى او افتاده

وَ مُزْعِجٌ فِي اَلدُّنْيَا حَتَّى يُفَارِقَهَا رَغْماً
و او را مى‌راند تا در دنيا نماند

فَلاَ تَنَافَسُوا فِي عِزِّ اَلدُّنْيَا وَ فَخْرِهَا
پس در عزّت و ناز دنيا بر يكديگر پيشدستى مكنيد

وَ لاَ تَعْجَبُوا بِزِينَتِهَا وَ نَعِيمِهَا
و به آرايش و آسايش آن شادمان مشويد

وَ لاَ تَجْزَعُوا مِنْ ضَرَّائِهَا وَ بُؤْسِهَا
و از زيان و سختى آن ناشكيبا مباشيد

فَإِنَّ عِزَّهَا وَ فَخْرَهَا إِلَى اِنْقِطَاعٍ
كه عزّت و نازش پايان يافتنى است

وَ إِنَّ زِينَتَهَا وَ نَعِيمَهَا إِلَى زَوَالٍ
و آرايش و آسايش آن سپرى شدنى

وَ ضَرَّاءَهَا وَ بُؤْسَهَا إِلَى نَفَادٍ
و زيان و سختى آن تمام شدنى

وَ كُلُّ مُدَّةٍ فِيهَا إِلَى اِنْتِهَاءٍ
و هر مدّتى از آن سرآمدنى

وَ كُلُّ حَيٍّ فِيهَا إِلَى فَنَاءٍ
و هر زندۀ آن مردنى

أَ وَ لَيْسَ لَكُمْ فِي آثَارِ اَلْأَوَّلِينَ مُزْدَجَرٌ
آيا نشانه‌ها كه از گذشتگان به جاى مانده شما را از دوستى دنيا باز نمى‌دارد

وَ فِي آبَائِكُمُ اَلْمَاضِينَ تَبْصِرَةٌ وَ مُعْتَبَرٌ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ
و اگر خردمنديد مرگ پدرانتان كه در گذشته‌اند، جاى بينايى و پند گرفتن ندارد

أَ وَ لَمْ تَرَوْا إِلَى اَلْمَاضِينَ مِنْكُمْ لاَ يَرْجِعُونَ
نمى‌بينيد گذشتگان شما باز نمى‌آيند

وَ إِلَى اَلْخَلَفِ اَلْبَاقِينَ لاَ يَبْقَوْنَ
و ماندگان نمى‌پايند

أَ وَ لَسْتُمْ تَرَوْنَ أَهْلَ اَلدُّنْيَا يُصْبِحُونَ وَ يُمْسُونَ عَلَى أَحْوَالٍ شَتَّى
نمى‌بينيد مردم دنيا روز را به شب و شب را به روز مى‌آرند و هر يك حالتى دارند!

فَمَيِّتٌ يُبْكَى
مرده‌اى است كه بر او مويند .

وَ آخَرُ يُعَزَّى
زنده‌اى كه تسليتش گويند

وَ صَرِيعٌ مُبْتَلًى
افتاده‌اى بيمار

وَ عَائِدٌ يَعُودُ
بيمار پرسى تيمار خوار

وَ آخَرُ بِنَفْسِهِ يَجُودُ
و ديگرى كه جان مى‌دهد

وَ طَالِبٌ لِلدُّنْيَا وَ اَلْمَوْتُ يَطْلُبُهُ
و دنيا جويى كه مرگ به دنبالش مى‌دود

وَ غَافِلٌ وَ لَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ
و غافلى به خود وانگذاشته

وَ عَلَى أَثَرِ اَلْمَاضِي مَا يَمْضِي اَلْبَاقِي
و ماندگان پى گذشتگان را داشته.

أَلاَ فَاذْكُرُوا هَاذِمَ اَللَّذَّاتِ
هان! بر هم زنندۀ لذّتها، تيره كنندۀ شهوتها، و برندۀ آرزوها را به ياد آريد آن گاه كه به كارهاى زشت شتاب مى‌آريد

وَ مُنَغِّصَ اَلشَّهَوَاتِ

وَ قَاطِعَ اَلْأُمْنِيَاتِ عِنْدَ اَلْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ اَلْقَبِيحَةِ

وَ اِسْتَعِينُوا اَللَّهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ
و از خدا يارى خواهيد برگزاردن واجب او چنانكه شايد ،

وَ مَا لاَ يُحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ
و نعمت و احسان او كه به شمار نيايد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:ستمگرى و فساد بنى اميه
گوهر بعدی:تداوم امامت تا ظهور امام زمان عليه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.