هوش مصنوعی:
امام علی (ع) مردم را به جهاد دعوت میکند، اما آنها سکوت میکنند. برخی میگویند اگر او حرکت کند، همراهی میکنند. امام در پاسخ، آنها را به دلیل عدم استقامت و هدایت سرزنش میکند و توضیح میدهد که حضور او در میدان جنگ مناسب نیست، زیرا مسئولیتهای مهمی مانند مدیریت شهر، بیتالمال، قضاوت و رسیدگی به حقوق مردم بر عهدهاش است. او خود را محور اصلی اداره امت میداند و هشدار میدهد که اگر او نباشد، نظام جامعه از هم میپاشد. همچنین، امام به ضعف اتحاد و ایمان مردم اشاره کرده و راه هدایت و گمراهی را مشخص میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق دینی، اخلاقی و اجتماعی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به سطحی از بلوغ فکری و شناختی دارد. همچنین، بحثهای مربوط به رهبری، مسئولیتپذیری و جهاد ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
برانگیختن مردم کوفه به جهاد
و من كلام له عليهالسلام و قد جمع الناس و حضهم على الجهاد فسكتوا مليا
119 و از سخنان آن حضرت است مردم را فراهم آورد و براى جهاد برانگيخت، آنان لختى خاموش ماندند.
فَقَالَ عليهالسلام مَا بَالُكُمْ أَ مُخْرَسُونَ أَنْتُمْ
پس فرمود «شما را چه مىشود مگر گنگيد؟»
فَقَالَ قَوْمٌ مِنْهُمْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ إِنْ سِرْتَ سِرْنَا مَعَكَ
گروهى گفتند: اى امير مؤمنان، اگر تو به راه بيفتى با تو به راه مىافتيم
فَقَالَ عليهالسلام مَا بَالُكُمْ لاَ سُدِّدْتُمْ لِرُشْدٍ
فرمود: شما را چه مىشود؟ كه توفيق رستگارى ميابيد
وَ لاَ هُدِيتُمْ لِقَصْدٍ
و به راه انصاف و عدل، هدايت مشويد .
أَ فِي مِثْلِ هَذَا يَنْبَغِي لِي أَنْ أَخْرُجَ
سزاوار است در اين هنگام من بيرون شوم
وَ إِنَّمَا يَخْرُجُ فِي مِثْلِ هَذَا رَجُلٌ مِمَّنْ أَرْضَاهُ مِنْ شُجْعَانِكُمْ وَ ذَوِي بَأْسِكُمْ
براى چنين كار مردى بايد كه من او را بپسندم، مردى از شما دلير در كار جنگ آزموده و با تدبير
وَ لاَ يَنْبَغِي لِي أَنْ أَدَعَ اَلْجُنْدَ وَ اَلْمِصْرَ وَ بَيْتَ اَلْمَالِ وَ جِبَايَةَ اَلْأَرْضِ وَ اَلْقَضَاءَ بَيْنَ اَلْمُسْلِمِينَ
مرا نسزد كه شهر و سپاه و بيت المال را بگذارم، و خراج زمين، و قضاوت مسلمانان، و نگريستن در حقّ طلبكاران را ناديده انگارم
وَ اَلنَّظَرَ فِي حُقُوقِ اَلْمُطَالِبِينَ
ثُمَّ أَخْرُجَ فِي كَتِيبَةٍ أَتْبَعُ أُخْرَى
آن گاه با دستهاى بيرون شوم، و به دنبال دستهاى به راه افتم
أَتَقَلْقَلُ تَقَلْقُلَ اَلْقِدْحِ فِي اَلْجَفِيرِ اَلْفَارِغِ
و چون تير ناتراشيده و سوفار نانهاده كه در تيردان تهى بود، از اين سو و آن سو غلطم
وَ إِنَّمَا أَنَا قُطْبُ اَلرَّحَا
حالى كه من قطب آسيايم
تَدُورُ عَلَيَّ وَ أَنَا بِمَكَانِي
بر جاى ايستاده، و آسيا سنگ به دورم در گردش افتاده .
فَإِذَا فَارَقْتُهُ اِسْتَحَارَ مَدَارُهَا
اگر از آن جدا شوم، مدار آن بلرزد
وَ اِضْطَرَبَ ثِفَالُهَا
و سنگ زيرين آسيا از جاى بگردد
هَذَا لَعَمْرُ اَللَّهِ اَلرَّأْيُ اَلسُّوءُ
به خدا كه اين رايى خطاست، و بيرون شدن من در چنين حال نه سزاست .
وَ اَللَّهِ لَوْ لاَ رَجَائِي اَلشَّهَادَةَ عِنْدَ لِقَائِي اَلْعَدُوَّ وَ لَوْ قَدْ حُمَّ لِي لِقَاؤُهُ لَقَرَّبْتُ رِكَابِي ثُمَّ شَخَصْتُ عَنْكُمْ فَلاَ أَطْلُبُكُمْ مَا اِخْتَلَفَ جَنُوبٌ وَ شَمَالٌ
به خدا، اگر اميد شهادتم هنگام ديدار دشمن نبود و اى كاش برايم مقدّر بود، پاى در ركاب مىنهادم و از جمع شما بيرون مىفتادم و شما را نمىطلبيدم، چندان كه باد جنوب و شمال آيد كه مرا از ديدن شما ملال آيد .
طَعَّانِينَ عَيَّابِينَ
حَيَّادِينَ رَوَّاغِينَ
إِنَّهُ لاَ غَنَاءَ فِي كَثْرَةِ عَدَدِكُمْ
سودى ندارد كه شما در شمار بسياريد
مَعَ قِلَّةِ اِجْتِمَاعِ قُلُوبِكُمْ
ما دام كه دل با يكديگر نداريد
لَقَدْ حَمَلْتُكُمْ عَلَى اَلطَّرِيقِ اَلْوَاضِحِ اَلَّتِي لاَ يَهْلِكُ عَلَيْهَا إِلاَّ هَالِكٌ
شما را به راه راست در آوردم، راهى كه روندۀ آن هلاك نگردد جز آنكه خود هلاك خود خواهد
مَنِ اِسْتَقَامَ فَإِلَى اَلْجَنَّةِ
آن كه بر پا ايستد به بهشت رود
وَ مَنْ زَلَّ فَإِلَى اَلنَّارِ
و آن كه بلغزد به آتش در آيد
119 و از سخنان آن حضرت است مردم را فراهم آورد و براى جهاد برانگيخت، آنان لختى خاموش ماندند.
فَقَالَ عليهالسلام مَا بَالُكُمْ أَ مُخْرَسُونَ أَنْتُمْ
پس فرمود «شما را چه مىشود مگر گنگيد؟»
فَقَالَ قَوْمٌ مِنْهُمْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ إِنْ سِرْتَ سِرْنَا مَعَكَ
گروهى گفتند: اى امير مؤمنان، اگر تو به راه بيفتى با تو به راه مىافتيم
فَقَالَ عليهالسلام مَا بَالُكُمْ لاَ سُدِّدْتُمْ لِرُشْدٍ
فرمود: شما را چه مىشود؟ كه توفيق رستگارى ميابيد
وَ لاَ هُدِيتُمْ لِقَصْدٍ
و به راه انصاف و عدل، هدايت مشويد .
أَ فِي مِثْلِ هَذَا يَنْبَغِي لِي أَنْ أَخْرُجَ
سزاوار است در اين هنگام من بيرون شوم
وَ إِنَّمَا يَخْرُجُ فِي مِثْلِ هَذَا رَجُلٌ مِمَّنْ أَرْضَاهُ مِنْ شُجْعَانِكُمْ وَ ذَوِي بَأْسِكُمْ
براى چنين كار مردى بايد كه من او را بپسندم، مردى از شما دلير در كار جنگ آزموده و با تدبير
وَ لاَ يَنْبَغِي لِي أَنْ أَدَعَ اَلْجُنْدَ وَ اَلْمِصْرَ وَ بَيْتَ اَلْمَالِ وَ جِبَايَةَ اَلْأَرْضِ وَ اَلْقَضَاءَ بَيْنَ اَلْمُسْلِمِينَ
مرا نسزد كه شهر و سپاه و بيت المال را بگذارم، و خراج زمين، و قضاوت مسلمانان، و نگريستن در حقّ طلبكاران را ناديده انگارم
وَ اَلنَّظَرَ فِي حُقُوقِ اَلْمُطَالِبِينَ
ثُمَّ أَخْرُجَ فِي كَتِيبَةٍ أَتْبَعُ أُخْرَى
آن گاه با دستهاى بيرون شوم، و به دنبال دستهاى به راه افتم
أَتَقَلْقَلُ تَقَلْقُلَ اَلْقِدْحِ فِي اَلْجَفِيرِ اَلْفَارِغِ
و چون تير ناتراشيده و سوفار نانهاده كه در تيردان تهى بود، از اين سو و آن سو غلطم
وَ إِنَّمَا أَنَا قُطْبُ اَلرَّحَا
حالى كه من قطب آسيايم
تَدُورُ عَلَيَّ وَ أَنَا بِمَكَانِي
بر جاى ايستاده، و آسيا سنگ به دورم در گردش افتاده .
فَإِذَا فَارَقْتُهُ اِسْتَحَارَ مَدَارُهَا
اگر از آن جدا شوم، مدار آن بلرزد
وَ اِضْطَرَبَ ثِفَالُهَا
و سنگ زيرين آسيا از جاى بگردد
هَذَا لَعَمْرُ اَللَّهِ اَلرَّأْيُ اَلسُّوءُ
به خدا كه اين رايى خطاست، و بيرون شدن من در چنين حال نه سزاست .
وَ اَللَّهِ لَوْ لاَ رَجَائِي اَلشَّهَادَةَ عِنْدَ لِقَائِي اَلْعَدُوَّ وَ لَوْ قَدْ حُمَّ لِي لِقَاؤُهُ لَقَرَّبْتُ رِكَابِي ثُمَّ شَخَصْتُ عَنْكُمْ فَلاَ أَطْلُبُكُمْ مَا اِخْتَلَفَ جَنُوبٌ وَ شَمَالٌ
به خدا، اگر اميد شهادتم هنگام ديدار دشمن نبود و اى كاش برايم مقدّر بود، پاى در ركاب مىنهادم و از جمع شما بيرون مىفتادم و شما را نمىطلبيدم، چندان كه باد جنوب و شمال آيد كه مرا از ديدن شما ملال آيد .
طَعَّانِينَ عَيَّابِينَ
حَيَّادِينَ رَوَّاغِينَ
إِنَّهُ لاَ غَنَاءَ فِي كَثْرَةِ عَدَدِكُمْ
سودى ندارد كه شما در شمار بسياريد
مَعَ قِلَّةِ اِجْتِمَاعِ قُلُوبِكُمْ
ما دام كه دل با يكديگر نداريد
لَقَدْ حَمَلْتُكُمْ عَلَى اَلطَّرِيقِ اَلْوَاضِحِ اَلَّتِي لاَ يَهْلِكُ عَلَيْهَا إِلاَّ هَالِكٌ
شما را به راه راست در آوردم، راهى كه روندۀ آن هلاك نگردد جز آنكه خود هلاك خود خواهد
مَنِ اِسْتَقَامَ فَإِلَى اَلْجَنَّةِ
آن كه بر پا ايستد به بهشت رود
وَ مَنْ زَلَّ فَإِلَى اَلنَّارِ
و آن كه بلغزد به آتش در آيد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:ستایش ياران شایسته
گوهر بعدی:بیان فضیلتهای اهل بيت عليهم السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.