هوش مصنوعی: امام علی(ع) در این خطبه به ردّ شبهات خوارج می‌پردازد و اشتباهات آنان در تکفیر مسلمانان و قضاوت ناعادلانه را تبیین می‌کند. ایشان با استناد به سنت پیامبر(ص) نشان می‌دهد که حتی مرتکبان گناهان کبیره از حقوق اسلامی محروم نشده‌اند. امام همچنین به نقد حکمیت در صفین پرداخته و انحراف حَکَمان از قرآن را گوشزد می‌کند. در پایان، بر لزوم پیروی از جماعت مسلمانان و پرهیز از تفرقه تأکید می‌ورزد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مباحث عمیق کلامی، فقهی و تاریخی است که درک آن مستلزم آشنایی با مفاهیم دینی و بلوغ فکری است. همچنین تحلیل مسائل سیاسی مانند حَکَمیت و نقد خوارج نیازمند سطحی از شناخت تاریخ صدر اسلام می‌باشد.

بیان انحرافات خوارج

و من كلام له عليه‌السلام و فيه يبين بعض أحكام الدين
127 و از سخنان آن حضرت است به خوارج نيز

و يكشف للخوارج الشبهة و ينقض حكم الحكمين

فَإِنْ أَبَيْتُمْ إِلاَّ أَنْ تَزْعُمُوا أَنِّي أَخْطَأْتُ وَ ضَلَلْتُ
پس اگر به گمان خود جز اين نپذيريد كه من خطا كردم، و گمراه گشتم

فَلِمَ تُضَلِّلُونَ عَامَّةَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلى‌الله‌عليه‌وآله بِضَلاَلِي
چرا همۀ امّت محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) را به گمراهى من گمراه مى‌پنداريد

وَ تَأْخُذُونَهُمْ بِخَطَئِي
و خطاى مرا به حساب آنان مى‌گذاريد

وَ تُكَفِّرُونَهُمْ بِذُنُوبِي
و به خاطر گناهانى كه من كرده‌ام ايشان را كافر مى‌شماريد

سُيُوفُكُمْ عَلَى عَوَاتِقِكُمْ تَضَعُونَهَا مَوَاضِعَ اَلْبُرْءِ وَ اَلسُّقْمِ
شمشيرهاتان بر گردن، به جا و نا به جا فرود مى‌آريد

وَ تَخْلِطُونَ مَنْ أَذْنَبَ بِمَنْ لَمْ يُذْنِبْ
و گناهكار را با بيگناه مى‌آميزيد و يكى‌شان مى‌انگاريد

وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله رَجَمَ اَلزَّانِيَ اَلْمُحْصَنَ
همانا دانستيد كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) زناكار محصن را سنگسار كرد

ثُمَّ صَلَّى عَلَيْهِ ثُمَّ وَرَّثَهُ أَهْلَهُ
سپس بر او نماز گزارد، و به كسانش داد

وَ قَتَلَ اَلْقَاتِلَ وَ وَرَّثَ مِيرَاثَهُ أَهْلَهُ
و قاتل را كشت و ميراثش را به كسانش واگذارد

وَ قَطَعَ اَلسَّارِقَ وَ جَلَدَ اَلزَّانِيَ غَيْرَ اَلْمُحْصَنِ
دست دزد را بريد و زناكار نامحصن را تازيانه نواخت

ثُمَّ قَسَمَ عَلَيْهِمَا مِنَ اَلْفَيْءِ
سپس بخش هر دو را از فيىء به آنان پرداخت

وَ نَكَحَا اَلْمُسْلِمَاتِ
و هر دو خطا كار دزد و زناكار زنان مسلمان را به زنى گرفتند

فَأَخَذَهُمْ رَسُولُ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله بِذُنُوبِهِمْ
رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) گناهانشان را بى‌كيفر نگذاشت

وَ أَقَامَ حَقَّ اَللَّهِ فِيهِمْ
و حكم خدا را در بارۀ ايشان برپا داشت

وَ لَمْ يَمْنَعْهُمْ سَهْمَهُمْ مِنَ اَلْإِسْلاَمِ
و سهمى را كه در مسلمانى داشتند از آنان باز نگرفت

وَ لَمْ يُخْرِجْ أَسْمَاءَهُمْ مِنْ بَيْنِ أَهْلِهِ
و نامشان را از تومار مسلمانان بيرون نكرد.

ثُمَّ أَنْتُمْ شِرَارُ اَلنَّاسِ
پس شما بدترين مردميد

وَ مَنْ رَمَى بِهِ اَلشَّيْطَانُ مَرَامِيَهُ
و آلت دست شيطان

وَ ضَرَبَ بِهِ تِيهَهُ
و موجب گمراهى اين و آن

وَ سَيَهْلِكُ فِيَّ صِنْفَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ يَذْهَبُ بِهِ اَلْحُبُّ إِلَى غَيْرِ اَلْحَقِّ وَ مُبْغِضٌ مُفْرِطٌ يَذْهَبُ بِهِ اَلْبُغْضُ إِلَى غَيْرِ اَلْحَقِّ
و به زودى دو دسته به خاطر من تباه شود: دوستى كه كار را به افراط‍‌ كشاند، و محبّت او را به راه غير حق براند، و آن كه در بغض اندازه نگاه ندارد، و بغضش او را به راهى كه راست نيست در آرد

وَ خَيْرُ اَلنَّاسِ فِيَّ حَالاً اَلنَّمَطُ اَلْأَوْسَطُ فَالْزَمُوهُ
حال آن دسته در بارۀ من نيكوست، كه راه ميانه را پويد و از افراط‍‌ و تفريط‍‌ دورى جويد. همراه آنان رويد

وَ اِلْزَمُوا اَلسَّوَادَ اَلْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اَللَّهِ مَعَ اَلْجَمَاعَةِ
و با اكثريت همداستان شويد، كه دست خدا همراه جماعت است

وَ إِيَّاكُمْ وَ اَلْفُرْقَةَ
و از تفرقه بپرهيزيد كه موجب آفت است

فَإِنَّ اَلشَّاذَّ مِنَ اَلنَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ اَلشَّاذَّ مِنَ اَلْغَنَمِ لِلذِّئْبِ
آن كه از جمع مسلمانان به يك سو شود، بهرۀ شيطان است، چنانكه گوسفند چون از گلّه دور ماند نصيب گرگ بيابان است

أَلاَ مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا اَلشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هَذِهِ
آگاه باشيد، هر كه مردم را بدين شعار بخواند او را بكشيد، هرچند زير عمامۀ من باشد

فَإِنَّمَا حُكِّمَ اَلْحَكَمَانِ لِيُحْيِيَا مَا أَحْيَا اَلْقُرْآنُ وَ يُمِيتَا مَا أَمَاتَ اَلْقُرْآنُ
همانا دو داور گمارده شدند تا آنچه را قرآن زنده كرد، زنده گردانند، و آنچه را مرده خوانده بميرانند

وَ إِحْيَاؤُهُ اَلاِجْتِمَاعُ عَلَيْهِ
زنده داشتن قرآن فراهم آمدن بر داورى آن است

وَ إِمَاتَتُهُ اَلاِفْتِرَاقُ عَنْهُ
و ميراندن آن جدا گرديدن و نپذيرفتن احكام قرآن

فَإِنْ جَرَّنَا اَلْقُرْآنُ إِلَيْهِمُ اِتَّبَعْنَاهُمْ
اگر قرآن ما را به سوى آنان كشاند، پيرو آنانيم

وَ إِنْ جَرَّهُمْ إِلَيْنَا اِتَّبَعُونَا
و اگر آنان را به سوى ما براند پيروى ما خواهند كرد

فَلَمْ آتِ لاَ أَبَا لَكُمْ بُجْراً
پس اى ناكسان! نه شرّى را بنياد نهادم

وَ لاَ خَتَلْتُكُمْ عَنْ أَمْرِكُمْ
و نه شما را در كارتان فريب دادم

وَ لاَ لَبَّسْتُهُ عَلَيْكُمْ
و نه آن را چنانكه نيست به شما نشان دادم

إِنَّمَا اِجْتَمَعَ رَأْيُ مَلَئِكُمْ عَلَى اِخْتِيَارِ رَجُلَيْنِ أَخَذْنَا عَلَيْهِمَا أَلاَّ يَتَعَدَّيَا اَلْقُرْآنَ
رأى مهتران شما بر آن شد، كه دو مرد بگزينند تا به داورى بنشينند . از آن دو پيمان گرفتيم كه از حكم قرآن برون نشوند، و از آنچه گويد، به ديگر سو نروند

فَتَاهَا عَنْهُ
امّا آن دو گمراه گرديدند

وَ تَرَكَا اَلْحَقَّ وَ هُمَا يُبْصِرَانِهِ
و حق را واگذاردند، حالى كه آن را مى‌ديدند

وَ كَانَ اَلْجَوْرُ هَوَاهُمَا فَمَضَيَا عَلَيْهِ
دور شدن از راه حق را خواهان بودند، بدان راه رفتند و به آرزوى خود رسيدند

وَ قَدْ سَبَقَ اِسْتِثْنَاؤُنَا عَلَيْهِمَا فِي اَلْحُكُومَةِ بِالْعَدْلِ وَ اَلصَّمْدِ لِلْحَقِّ سُوءَ رَأْيِهِمَا وَ جَوْرَ حُكْمِهِمَا
پيمان گرفتن ما از داوران بدان شرط‍‌ كه حكم به عدالت رانند، و حق را از نظر دور ندارند، پيش از آن بود كه آن دو به راه خطا روند و حكمى چنان ناصواب دهند
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:عدالت اقتصادى امام عليه السلام
گوهر بعدی:بيان حوادث سخت آينده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.