۶۹ بار خوانده شده
و من كلام له عليهالسلام لأبي ذر رحمه الله لما أخرج إلى الربذة
130 و از سخنان آن حضرت است به ابو ذر، هنگامى كه او را به ربذه تبعيد كردند
يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ
ابو ذر! همانا تو براى خدا به خشم آمدى، پس اميد به كسى بند كه به خاطر او خشم گرفتى
إِنَّ اَلْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ
اين مردم بر دنياى خود از تو ترسيدند، و تو بر دين خويش از آنان ترسيدى
فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ
پس آن را كه به خاطرش از تو ترسيدند. بديشان واگذار، و با آنچه از آنان بر آن ترسيدى
وَ اُهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ
رو به گريز در آر. بدانچه آنان را از آن بازداشتى ،
فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ
چه بسيار نياز دارند، و چه بىنيازى تو بدانچه از تو باز مىدارند
وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ
وَ سَتَعْلَمُ مَنِ اَلرَّابِحُ غَداً وَ اَلْأَكْثَرُ حُسَّداً
به زودى مىدانى فردا سود برنده كيست، و آن كه بيشتر بر او حسد برند، چه كسى است
وَ لَوْ أَنَّ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اِتَّقَى اَللَّهَ لَجَعَلَ اَللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً
اگر آسمانها و زمين بر بندهاى ببندد، و او از خدا بترسد، براى وى ميان آن دو برون شوى نهد
لاَ يُؤْنِسَنَّكَ إِلاَّ اَلْحَقُّ وَ لاَ يُوحِشَنَّكَ إِلاَّ اَلْبَاطِلُ
جز حق مونس تو مباشد، و جز باطل تو را نترساند
فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ
اگر دنياى آنان را مىپذيرفتى تو را دوست مىداشتند
وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ
و اگر از آن به وام مىگرفتى امينت مىانگاشتند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
130 و از سخنان آن حضرت است به ابو ذر، هنگامى كه او را به ربذه تبعيد كردند
يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ
ابو ذر! همانا تو براى خدا به خشم آمدى، پس اميد به كسى بند كه به خاطر او خشم گرفتى
إِنَّ اَلْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ
اين مردم بر دنياى خود از تو ترسيدند، و تو بر دين خويش از آنان ترسيدى
فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ
پس آن را كه به خاطرش از تو ترسيدند. بديشان واگذار، و با آنچه از آنان بر آن ترسيدى
وَ اُهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ
رو به گريز در آر. بدانچه آنان را از آن بازداشتى ،
فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ
چه بسيار نياز دارند، و چه بىنيازى تو بدانچه از تو باز مىدارند
وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ
وَ سَتَعْلَمُ مَنِ اَلرَّابِحُ غَداً وَ اَلْأَكْثَرُ حُسَّداً
به زودى مىدانى فردا سود برنده كيست، و آن كه بيشتر بر او حسد برند، چه كسى است
وَ لَوْ أَنَّ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اِتَّقَى اَللَّهَ لَجَعَلَ اَللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً
اگر آسمانها و زمين بر بندهاى ببندد، و او از خدا بترسد، براى وى ميان آن دو برون شوى نهد
لاَ يُؤْنِسَنَّكَ إِلاَّ اَلْحَقُّ وَ لاَ يُوحِشَنَّكَ إِلاَّ اَلْبَاطِلُ
جز حق مونس تو مباشد، و جز باطل تو را نترساند
فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ
اگر دنياى آنان را مىپذيرفتى تو را دوست مىداشتند
وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ
و اگر از آن به وام مىگرفتى امينت مىانگاشتند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:پیمانه ها و ترازوها
گوهر بعدی:خطبه منبريه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.