۶۱ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام فناء الدنيا
145 و از خطبههاى آن حضرت است
أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّمَا أَنْتُمْ فِي هَذِهِ اَلدُّنْيَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِيهِ اَلْمَنَايَا
مردم! همانا شما در اين جهان نشانهايد كه مرگ پى در پى بدان تير مىافكند
مَعَ كُلِّ جَرْعَةٍ شَرَقٌ
با هر جرعهاى آب در گلو جستنى است
وَ فِي كُلِّ أَكْلَةٍ غَصَصٌ
و با هر لقمهاى گلوگير شدنى
لاَ تَنَالُونَ مِنْهَا نِعْمَةً إِلاَّ بِفِرَاقِ أُخْرَى
از دنيا به نعمتى نمىرسيد جز كه نعمتى را از دست مىدهيد
وَ لاَ يُعَمَّرُ مُعَمَّرٌ مِنْكُمْ يَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ بِهَدْمِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ
هيچ سالخورده، روزى از عمر را نمىگزارد، جز به ويرانى يك روز از مدّتى كه دارد
وَ لاَ تُجَدَّدُ لَهُ زِيَادَةٌ فِي أَكْلِهِ إِلاَّ بِنَفَادِ مَا قَبْلَهَا مِنْ رِزْقِهِ
و برخوردنى او چيزى افزوده نشود، مگر آنچه از آن روز پيشين اوست از ميان رود ،
وَ لاَ يَحْيَا لَهُ أَثَرٌ إِلاَّ مَاتَ لَهُ أَثَرٌ
و اثرى از او زندگى نپذيرد تا اثرى از او نميرد
وَ لاَ يَتَجَدَّدُ لَهُ جَدِيدٌ إِلاَّ بَعْدَ أَنْ يَخْلَقَ لَهُ جَدِيدٌ
و چيزى از او نو نشود جز آنكه نوى از او كهنه گردد
وَ لاَ تَقُومُ لَهُ نَابِتَةٌ إِلاَّ وَ تَسْقُطُ مِنْهُ مَحْصُودَةٌ
و نوخاستهاى از او بر پا نايستد، جز آنكه درويدهاى از او بر زمين افتد .
وَ قَدْ مَضَتْ أُصُولٌ نَحْنُ فُرُوعُهَا
ريشههايى رفتند كه ما شاخههاى آنهاييم
فَمَا بَقَاءُ فَرْعٍ بَعْدَ ذَهَابِ أَصْلِهِ
چون اصل رفت ما كه فرعيم چگونه پاييم
ذم البدعة
منها وَ مَا أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلاَّ تُرِكَ بِهَا سُنَّةٌ
از اين خطبه است هيچ بدعتى را پديد نياوردند، جز كه با آن سنّتى را رها كردند
فَاتَّقُوا اَلْبِدَعَ
پس خود را از بدعت واپاييد
وَ اِلْزَمُوا اَلْمَهْيَعَ
و راه راست را بپيماييد
إِنَّ عَوَازِمَ اَلْأُمُورِ أَفْضَلُهَا
نيكوترين كارها سنّتى است كه ديرينه است، و ساليانى بر آن گذشته است
وَ إِنَّ مُحْدِثَاتِهَا شِرَارُهَا
و بدترين، آنچه نو پديد آمده و پيشينهاى نداشته
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
145 و از خطبههاى آن حضرت است
أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّمَا أَنْتُمْ فِي هَذِهِ اَلدُّنْيَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِيهِ اَلْمَنَايَا
مردم! همانا شما در اين جهان نشانهايد كه مرگ پى در پى بدان تير مىافكند
مَعَ كُلِّ جَرْعَةٍ شَرَقٌ
با هر جرعهاى آب در گلو جستنى است
وَ فِي كُلِّ أَكْلَةٍ غَصَصٌ
و با هر لقمهاى گلوگير شدنى
لاَ تَنَالُونَ مِنْهَا نِعْمَةً إِلاَّ بِفِرَاقِ أُخْرَى
از دنيا به نعمتى نمىرسيد جز كه نعمتى را از دست مىدهيد
وَ لاَ يُعَمَّرُ مُعَمَّرٌ مِنْكُمْ يَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ بِهَدْمِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ
هيچ سالخورده، روزى از عمر را نمىگزارد، جز به ويرانى يك روز از مدّتى كه دارد
وَ لاَ تُجَدَّدُ لَهُ زِيَادَةٌ فِي أَكْلِهِ إِلاَّ بِنَفَادِ مَا قَبْلَهَا مِنْ رِزْقِهِ
و برخوردنى او چيزى افزوده نشود، مگر آنچه از آن روز پيشين اوست از ميان رود ،
وَ لاَ يَحْيَا لَهُ أَثَرٌ إِلاَّ مَاتَ لَهُ أَثَرٌ
و اثرى از او زندگى نپذيرد تا اثرى از او نميرد
وَ لاَ يَتَجَدَّدُ لَهُ جَدِيدٌ إِلاَّ بَعْدَ أَنْ يَخْلَقَ لَهُ جَدِيدٌ
و چيزى از او نو نشود جز آنكه نوى از او كهنه گردد
وَ لاَ تَقُومُ لَهُ نَابِتَةٌ إِلاَّ وَ تَسْقُطُ مِنْهُ مَحْصُودَةٌ
و نوخاستهاى از او بر پا نايستد، جز آنكه درويدهاى از او بر زمين افتد .
وَ قَدْ مَضَتْ أُصُولٌ نَحْنُ فُرُوعُهَا
ريشههايى رفتند كه ما شاخههاى آنهاييم
فَمَا بَقَاءُ فَرْعٍ بَعْدَ ذَهَابِ أَصْلِهِ
چون اصل رفت ما كه فرعيم چگونه پاييم
ذم البدعة
منها وَ مَا أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلاَّ تُرِكَ بِهَا سُنَّةٌ
از اين خطبه است هيچ بدعتى را پديد نياوردند، جز كه با آن سنّتى را رها كردند
فَاتَّقُوا اَلْبِدَعَ
پس خود را از بدعت واپاييد
وَ اِلْزَمُوا اَلْمَهْيَعَ
و راه راست را بپيماييد
إِنَّ عَوَازِمَ اَلْأُمُورِ أَفْضَلُهَا
نيكوترين كارها سنّتى است كه ديرينه است، و ساليانى بر آن گذشته است
وَ إِنَّ مُحْدِثَاتِهَا شِرَارُهَا
و بدترين، آنچه نو پديد آمده و پيشينهاى نداشته
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بعثت پیامبران برتری اهل بیت و صفات گمراهان
گوهر بعدی:مشاوره نظامى برای نبرد با ایران
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.